جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای حتمی

حسن رادمهر، زینت حتمی، سیدعلی جزایری طهرانی، آیت اله بیاتیان،
دوره ۶۰، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۸۱ )
چکیده

مقدمه: بیماریهای ایسکمیک قلب شایع ترین علت مرگ در کشورهای توسعه یافته می باشند. یکی از روشهای درمانی این بیماریها عمل بای پس شریان کرونر قلب (Coronary Artery Bypass Graft (CABG است. با توجه به روند صنعتی شدن کشور و افزایش شیوع بیماریهای شرایین کرونر این مطالعه بنا به ضرورت صورت پذیرفت.

مواد و روشها: در این مطالعه سه ساله از مهرماه ۱۳۷۵ الی مهرماه ۱۳۷۸ عوامل خطر عمل CABG در بیمارستان امام خمینی و میزان تاثیر آنها در مرگ و میر این بیماران مطالعه شد. طی مطالعه، ۲۰ عامل خطر شامل سن، جنس، مصرف سیگار، سابقه خانوادگی بیماریهای قلبی، دیابت، چاقی مفرط، هیپرکلسترولمی، فشارخون بالا، تپش قلب، نارسایی کلیه، بیماری انسدادی مزمن ریه، سابقه انفارکتوس قلبی، نارسایی احتقانی قلب، سابقه PTCA، سابقه CPR) Cardio Pulmonary Resuscitation) و سابقه اندآرتکتومی بررسی شدند، این مطالعه بصورت مقطعی انجام گردید.

یافته ها: تعداد ۶۳۵ بیمار، ۴۶۷ مرد (۷۳/۵ درصد) و ۱۶۸ زن (۲۶/۵ درصد) تحت بررسی قرار گرفتند. میانگین سنی ۵۸/۵ سال با انحراف معیار ۹/۵۶ سال بود. از میان عوامل بررسی شده فاکتورهای سیگار CHF) Coronary Heart Failure)، اندارکتومی، سابقه CPR، سابقه استفاده از Pace maker، تپش قلب، در مرگ و میر بیماران موثر بود. با توجه به آنالیز آماری انجام شده مشخص گردید سیگار کشیدن در جنس مرد بطور معنی داری به عنوان عامل خطر می باشد (P=۰,۰۴)، همچنین CHF در زنان (P=۰.۰۳)، اندارترکتومی در هر دو جنس (P=۰.۰۰۳) و به تفکیک در مردان (P=۰.۰۰۴) و Pace maker در هر دو جنس (P=۰.۰۰۰۰۶) و به تفکیک در زنان (P=۰.۰۵) و مردان (P<۰.۰۰۰۱)، تپش قلب در هر دو جنس (P=۰.۰۰۰۱) و زنان (P=۰.۰۰۲) و CPR در هر دو جنس و مردان (P<۰.۰۰۱) و زنان (P<۰.۰۰۱) در مرگ و میر بعد از CABG موثر بودند.

نتیجه گیری و توصیه ها: CHF، آندارترکتومی ساقه CRP، استفاده از Pace maker، تپش قلب و سیگار از عوامل موثر در مرگ و میر بعد از CABG شناخته شدند.


سهیلا دبیران، زینت نادیا حتمی،
دوره ۶۳، شماره ۱۲ - ( ۱-۱۳۸۴ )
چکیده

مقدمه: بسیاری از زنان از ورزش لذت می برند و تمایل دارند که در اثنای بارداری نیز آن را ادامه دهند اما از طرف دیگر دانش ضعیف نسبت به روشهای صحیح ورزش در حین بارداری ممکن است باعث آسیب به مادر و جنین شود. در عین حال ورزش در زمان بارداری فواید زیادی دارد که شامل مادر و جنین می شود. هدف اصلی این مطالعه سنجش آگاهی زنان باردار مراجعه کننده به درمانگاههای پره ناتال بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران در رابطه با این موضوع بوده است.
مواد و روشها: ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای بود که روایی و پایایی آن تعیین شده بود. ۴۰۰ زن حامله در این مطالعه شرکت کردند و از آنان خواسته شد که پرسشنامه را تکمیل کنند تا دانش آنها مورد سنجش قرار گیرد.
یافته ها: در این مطالعه از ۴۰۰ نفر خانم باردار بیش از ۹۲% ورزش را در دوران بارداری مناسب و لازم می دانستند. میزان دانش آنها به صورت زیر بود. ۶۷ نفر (۸/۱۶%) متوسط ۷ نفر (۸/۱%) خیلی خوب و ۴۲ نفر (۵/۱۰%) خوب و ۲۸۴ نفر (۷۱%) نفر آگاهی ضعیف و خیلی ضعیف داشتند. ارتباط معنی دار بین سطح سواد و آگاهی وجود نداشت.
نتیجه گیری وتوصیه ها: این مطالعه مشخص نمود که اکثر زنان آگاهی کمی در مورد روشها و شدت ورزش در حاملگی داشتند که لزوم آموزش برای افزایش آگاهی از منافع و پیشگیری از خطرات احتمالی در نتیجه انجام ورزش را ایجاب می نماید. 


زهرا احمدی نژاد، شهرام فیروزبخش، زینت نادیا حتمی، حمیده باقریان، هژیر صابری، بهادر، محسن نیکزاد، منصور جمالی زواره ای، آذر حدادی، محبوبه حاجی عبدالباقی، مینو محرز، مهرناز رسولی نژاد، علیرضا سودبخش، علیرضا یلدا،
دوره ۶۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری سل در حال حاضر از مهمترین مسائل بهداشتی در تمام کشورهای جهان است تا آنجا که سازمان بهداشت جهانی  در سال ۱۹۹۳ سل را یک فوریت پزشکی بهداشتی اعلام کرده است. نگاه گذرایی به آمارهای منتشر شده از سوی آن سازمان عمق فاجعه را بروشنی نشان می‌دهد. براساس برآوردهای انجام شده، سالانه هشت میلیون مورد جدید در جهان پیش می‌آید که فقط نصف آنها کشف و تشخیص داده می‌شوند پرده ی جنب یکی از شایعترین محلهای ابتلا در سل خارج ریه است و ۳۰ % موارد سل خارج ریه را شامل می‌شود. ما در این مطالعه ارزش اخباری تستهای تشخیصی در پلورال افیوژن سلی را بررسی نموده‌ایم.
روش بررسی: با طراحی یک مطالعه مقطعی کلیه بیمارانی که برای بررسی علت پلورال افیوزن اگزوداتیو در بخشهای عفونی و ریه بیمارستان امامخمینی در طی سالهای ۱۳۸۰الی ۱۳۸۳ بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. و تا رسیدن به تشخیص نهایی فطعی پیگیری شدند. وسپس ارزش اخباری تستهای تشخیصی کاربردی و یافته‌های بالینی در بیماران تحت مطالعه با استفاده از روشهای آماری مناسب محاسبه ومشخص گردید.
یافته‌ها: بر اساس مطالعه حاضر در ۸۸ بیمار مبتلا به پلورال افیوژن اگزوداتیو با تشخیص نهایی قطعی, توبرکولوز مهمترین و شایعترین تشخیص افتراقی بود. ِ یافته‌های اپیدمیولوژیک، بالینی و آزمایشگاهی که از ارزش اخباری و نسبت درستنمایی [۱](LR) قابل قبولی برای تائید تشخیص توبرکولوز برخوردار بودند عبارت بودند از: ملیت افغانی؛ سابقه تماس با فرد مسلول؛ وجود علائم عمومی بصورت مجموعه تب, تعریق شبانه، و کاهش وزن؛ تست پوستی توبرکولین مثبت؛ LDH>۲۰۰u/l،  Lymph>۵۰% و CRP > ۲ plus.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر می‌توان چنین نتیجه گرفت که اگر چه یافته های بالینی عمومی و نیز یافته های آزمایشگاهی غیر اختصاصی را نمی توان به تنهایی برای رد یا تشخیص توبرکولوز پرده جنب بکار برد, ولی در نبود تستهای تشخیصی قطعی از قبیل کشت و اسمیر مایع پلور ( که بر اساس مطالعه ما و سایر مطالعات احتمال مثبت شدن آنها بسیار ضعیف است) از مجموعه ای از یافته های فوق و در کنار انجام اقدامات تشخیصی برای رد سایر علل شایع (بویژه بدخیمی), می توان به نفع تشخیص توبرکولوز بهره برد.


سیده زهرا قدسی، زینت نادیا حتمی، علی نیک فرجام، فرید صفر، پدرام نورمحمدپور، مهسا عاشقان،
دوره ۶۴، شماره ۳ - ( ۲-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: آکنه ولگاریس از شایع ترین بیماری های پوستی به ویژه در دوران نوجوانی است. مطالعات مختلف ارقام متفاوتی را در مورد شیوع آکنه صورت در کشورها و جوامع مختلف گزارش کرده اند اما تا کنون تنها موارد اندکی از آکنه تنه (پشت و سینه) گزارش شده است. اگرچه تجربیات بالینی ما بیانگر شیوع کمتر آکنه تنه در مقایسه با صورت است اما یک مطالعه جامعه نگر برای اثبات این تجارب مورد نیاز است.
روش بررسی: از ۲۰ منطقه آموزش و پرورش شهر تهران، ۵ منطقه به طریق تصادفی ساده انتخاب شدند و در هر منطقه یک دبیرستان دخترانه و یک دبیرستان پسرانه مورد بررسی قرار گرفتند. در هر دبیرستان حدود ۱۰۰ دانش آموز معاینه شدند. پرسشنامه ها بر اساس اطلاعات دموگرافیک دانش آموزان، سابقه خانوادگی و معاینه بالینی آنان تکمیل شد. درجه بندی شدت آکنه بر اساس Consensus Conference on Acne Classification انجام شد.
یافته ها: ۱۰۰۱ دانش آموز دبیرستانی وارد مطالعه شدند (۵۰۳ دختر و ۴۹۸ پسر). شیوع آکنه صورت ۱/۹۱%، شیوع آکنه پشت ۴/۵۴%، و شیوع آکنه سینه ۳۶% بود. آکنه پشت در پسران (۵/۵۸%) به طور معنی داری از دختران (۹/۳۶%) بیشتر بود((P<۰/۰۰۱. اما در مورد آکنه ناحیه سینه تفاوت معنی داری در دو جنس وجود نداشت. میانگین سن دانش آموزانی که مبتلا به آکنه پشت و یا سینه بودند(۱/۱۶) نسبت به دانش آموزانی که آکنه تنه نداشتند(۹/۱۵) به طور معنی داری بالاتر بود(P<۰/۰۰۱).سابقه مثبت خانوادگی آکنه در دانش آموزان مبتلا به آکنه تنه بیشتر بود(P<۰/۰۰۱).
نتیجه گیری: شیوع آکنه تنه کمتر از آکنه صورت می باشد. آکنه پشت در پسران شایع تر است. ابتلای ناحیه سینه و پشت نسبت به صورت در سنین بالاتری اتفاق می افتد. به نظر می رسد آکنه شدید ناحیه پشت در پسران شایع تر باشد.وجود سابقه خانوادگی احتمال آکنه پشت و سینه را افزایش می دهد.

 


احمد خداداد، غلامرضا خاتمی، زینت نادیا حتمی، حسن کرمی،
دوره ۶۴، شماره ۳ - ( ۲-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: میلیون ها نفر در سال دچار بیماری پپتیک می شوند. این بیماری گستره ای از ازوفاژیت، گاستریت، دئودنیت تا زخم معده و دوازدهه را در بر می گرد. میکروب گرم منفی هلیکوباکترپیلوری در سبب شناسی این بیماری به ویژه در زخم های دوازدهه و معده دخالت دارد. هدف درمان، ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری است که این هدف با به کار بردن رژیم درمانی چند دارویی به دست می آید. درمان چند دارویی موجب ایجاد عوارض، هزینه و مقاومت دارویی بالایی (به ویژه نسبت به مترونیدازول) می شود. پیشنهاد رژیم های درمانی که با حفظ کارآیی دارای عوارض، هزینه و مقاومت دارویی کمتری باشند، از اولویت های درمان این بیماری است. در این پژوهش عسل جایگزین مترونیدازول در درمان چهار دارویی شده است و میزان مؤثر بودن آن بررسی شده است.
روش بررسی: یک بررسی از نوع مطالعه های مداخله ای طراحی شد. این بررسی مرحله دوم از بررسی های مداخله ای بر روی انسان است که برای اندازه گیری میزان مؤثر بودن یا effectiveness یک مداخله به کار می رود. حجم نمونه شامل ۱۵ کودک مبتلا به عفونت هلیکوباکترپیلوری بود که تشخیص آنا توسط بافت شناسی تایید شده بود. رژیم درمانی شامل امپرازول، آموکسی سیلین، بیسموت وعسل بود. ۴-۳ هفته پس از درمان بیماران از نظر میزان ریشه کنی باکتری با انجام بیوپسی یا تست اوره آز تنفسی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: بیماران شامل ۹ پسر و ۶ دختر بودند. میانگین سنی آنها ۴/۹ سال بود. در ۱۲ بیمار از ۱۵ بیمار مورد بررسی (۸۰%) ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری دیده شد و در ۳ بیمار (۲۰%) شواهد ریشه کنی دیده نشد.
نتیجه گیری: رژیم درمانی دارای عسل از نظر میزان ریشه کنی میکروب هلیکوباکتر پیلوری شبیه رژیم های چهار دارویی متداول می باشد. در رژیم های متداول چهار دارویی پاسخ به درمان از ۹۰-۷۰ درصد متغیر است.


زهرا احمدی نژاد، احمدرضامبین، آمیناکریمی نیا، شیرین افهمی،  زینت نادیا حتمی، ابراهیم ترک آبادی، علیرضا یلدا،
دوره ۶۵، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۶ )
چکیده

سپسیس از علل عمده مرگ بیماران بوده و پیامد بیماری، بستگی به پاسخ Th۱ و Th۲ دارد به طوری که در پاسخ غالب Th۲، شدت بیماری افزایش می‌یابد. هدف این مطالعه ارزیابی ارتباط بین سطوح سایتوکین‌ها و شدت بیماری می‌باشد.
روش بررسی: یک مطالعه مقطعی جهت بررسی سطوح سلولی سایتوکین‌ها در بیماران دچار سپسیس و سپسیس شدید در به بیمارستان امام خمینی طی سال‌های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ انجام شد. این مطالعه شامل ۳۷ بیمار (۲۴ مرد و ۱۳ زن) بود. بیست و شش بیمار دچار سپسیس و ۱۱ نفر دچار سپسیس شدید بودند. ۳۷ داوطلب سالم به عنوان کنترل بود. میانگین سنی بیماران ۳/۲۳± ۵۷ (محدوده ۲۱ تا ۹۲ سال) بود. بعد از سانتریفوژ کردن نمونه خون کامل بیماران و گروه کنترل، مونوسیت و لوکوسیت را جدا و سپس کشت داده و مقدار IFN-, IL-۴ IL-۱۲و IL-۱۰ را با و بدون تحریک سلولی، به روش الیزا اندازه‌گیری کردیم.
یافته‌ها: ارتباط معنی‌داری در تولید IFN- در بیماران سپسیسی با سپسیس شدید و حتی در آنها که فوت کردند با افراد زنده، پیدا نشد، اما سطوح IL-۱۲ در بیماران دچار سپسیس شدید در مقایسه با بیماران دچار سپسیس، کاهش معنی‌دار داشت (۰۴۸/۰p=) ونیز در افراد فوت شده در مقایسه با زنده مانده‌ها (۰۲۸/۰p=). همچنین سطوح IFN- IL-۱۰, و IL-۴ در بیماران در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معنی‌دار داشت، اختلاف معنی‌داری در تولید IL-۱۲ بین دو گروه ذکر شده وجود نداشت. از نظر جنس و سن (بالای ۵۵ و کمتر)، اختلاف معنی‌داری در تولید سایتوکین‌ها وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: نتایج ما نشان داد که سلول Tکمک کننده غالب در بیماران دچار سپسیس شدید و بیماران فوت شده Th۲ است و ارتباط معنی‌داری در تولید سایتوکین‌های Th۱ و پیشرفت سپسیس وجود دارد و به احتمال قوی، سطوح IL-۱۲ بطور مشخص در بیماران فوت شده و سپسیس شدید، کاهش می‌یابد.


ویدا فیضی، پیام قاضی،  مرجان دولتشاهی، زینت نادیا حتمی،
دوره ۶۵، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۸۶ )
چکیده

در این مطالعه بررسی کیفیت زندگی در مبتلایان ویتیلیگو مراجعه‌کننده به بیمارستان رازی در مرداد و شهریور ۱۳۸۴ می‌باشد. این مطالعه بر آن است تا به ارزیابی کیفیت زندگی در مبتلایان ویتیلیگو و تعیین ارتباط آن با یکسری متغیرها از جمله سن، جنس، میزان تحصیلات، محل سکونت، وضعیت تأهل، مدت بیماری، وسعت بیماری، در معرض دید بودن ضایعه و فتوتایپ پوست بپردازد.

روش بررسی: کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه (DLQI) Dermatology life Quality Index Questionnaire تعیین گردید. ۱۰۰ بیمار با حداقل یک پچ ویتیلیگو با طیف سنی ۱۴ تا ۵۷ سال به پرسشنامه پاسخ دادند. سوالات دیگر راجع به متغیرهای مذکور نیز پاسخ داده شد. امتیازدهی بر طبق خطوط راهنمای Finlay و Khan انجام شد. در این پرسشنامه هر فرد امتیاز بالاتری به دست‌آورد از کیفیت زندگی پایین‌تری برخوردار است.

یافته‌ها: میانگین score جمعیت مورد مطالعه ما۱۶/۸ با انحراف معیار ۴۲۳/۵ می‌باشد (حداکثر score ۲۸ و حداقل صفر). بین score کیفیت زندگی و متغیرهای وضعیت تأهل (۰۳۳/۰P=)، فتوتایپ پوست (SPT)، (۰۰۱/۰P=) و وسعت ضایعه (۰۰۱/۰P=)، ارتباط معنی‌دار آماری وجود داشت ولی با سایر متغیرها ارتباط معنی‌دار آماری وجود نداشت. بین score کیفیت زندگی مردان مجرد و متأهل تفاوت معنی‌دار آماری وجود نداشت در حالی که زنان متأهل نسبت به زنان مجرد از score کیفیت زندگی بالاتری برخوردار بودند و این تفاوت از لحاظ آماری معنی‌دار می‌باشد (۰۰۱/۰P=). بیماران با (SPT-V) و بیمارانی که وسعت ضایعه در آنها بیشتر بود score کیفیت زندگی بالاتری به دست آوردند که از لحاظ آماری معنی‌دار بود.

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان می‌دهد که ویتیلیگو تاثیر عمیقی بر روی کیفیت زندگی این بیماران دارد و گروه‌هایی را که بیشتر تحت تاثیر قرار می‌گیرند مشخص می‌سازد.


زینت نادیا حتمی، علی کاظمی سعید، شبنم خوش کار نجار،
دوره ۶۹، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده

۸۰۰x۶۰۰ Normal ۰ false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer۴

زمینه و هدف: تاکنون بیماران علامت‌دار با آنژیوگرافی منفی را دارای پیش‌آگهی خوب می‌دانستند اما شواهد اخیر پیشنهاد می‌دهند که پی‌آمدهای بالینی این بیماران شایع‌تر از میزان‌های مورد انتظار و دارای تفاوت‌های قابل توجهی در دو جنس است. هدف این پژوهش مقایسه عوامل موثر در وقوع پیامدهای قلبی- عروقی زنان و مردان با تشخیص سندرم کرونری حاد و نتیجه آنژیوگرافی منفی است.

روش بررسی: در یک مطالعه کوهورت ۱۹۱ زن با سندرم کرونر حاد و آنژیوگرافی منفی و ۱۴۶ مرد با آنژیوگرافی منفی مقایسه شدند. پس از یک‌سال پی‌گیری پی‌آمدهای بالینی آن‌ها بررسی شد.

یافته‌ها: پیامدهای بالینی یک سال بعد در زنان و مردان تفاوت معنی‌داری داشت. در زنان سکته قلبی با بالا رفتن قطعه ST (۶/۱%)۳ آنژین صدری ناپایدار (۵/۱۱%)۲۲ و سکته قلبی با موج Q (۵/۰%)۱ و هیچ موردی از سنکوپ مشاهده نگردید. در مردان (۷/۲%)۴ سکته قلبی با بالا رفتن قطعه ST- آنژین صدری ناپایدار در (۹/۱۹%)۲۹ موارد، (۷/۰%)۱ سکته قلبی با موج Q و (۷/۰%)۱ سنکوپ مشاهده گردید. در زنان: عدم فعالیت فیزیکی (۰۳۵/۰P=)، دیس لیپیدمی با (۰۰۱/۰=P) شاخص مچ پایی بازویی پایین با (۰۲۴/۰P=) و سن ۵۰-۴۰ سال (۰۰۴/۰P=) با پیامدهای بالینی دارای ارتباط معنی‌دار آماری بودند و در مردان، شاخص توده بدنی ۹۹/۳۹-۳۰، با (۰۱۱/۰=P) با بروز بالاتری از پی‌آمدهای بالینی پس از یک سال همراه بود.

 نتیجه‌گیری: پی‌آمدها در زنان و مردان به طور معنی‌داری متفاوت است. این تفاوت‌ها بر اساس فاکتورهای خطر مختلف هم‌چنان معنی‌دار است. استمرار علایم نشان‌دهنده توسعه بیماری عروق کرونر علی‌رغم نتایج منفی آنژیوگرافی است. 



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb