مقدمه: ابهام جنسی به مفهوم اختلاف میان مورفولوژی گنادها و دستگاه تناسلی خارجی می باشد. نوزاد مبتلا به ابهام جنسی باید هرچه سریعتر تعیین جنسیت شود تا بین والدین و کودک ارتباط مبهم برقرار نگردد. هدف از این مطالعه ارزیابی ابهام جنسی در یک مرکز ارجاعی جراحی کودکان بوده است.
مواد و روش ها: در یک مطالعه گذشته نگر در عرض ۱۶ سال پرونده ۲۰۰ کودک را که بعنوان ابهام جنسی در بیمارستان مرکز طبی کودکان بستری شده بودند، بازبینی نمودیم. داده های کلینیکی و آزمایشگاهی جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: ۷۰,۵% ابهام جنسی کاذب زنانه، ۲۰.۵% ابهام جنسی کاذب مردانه، ۵% ابهام جنسی حقیقی و ۴% دیسژنزی ترکیبی گنادها داشتند. ۷۶.۵% به جنسیت مونث و ۲۳.۵% به جنسیت مذکر تبدیل شدند. ۲۹% هیپرپلازی مادرزادی آدرنال داشتند که از این تعداد ۸۶.۵% کمبود آنزیم ۲۱-هیدروکسیلاز، ۱۰.۵ درصد ۱۱-?H و سه درصد ۳?HSD داشتند. ۷۰.۵% کاریوتیپ ۴۶xx و ۲۱.۵% کاریوتیپ ۴۶xy و بقیه موزائیسم بودند. ۵۲.۵% این کودکان والدین منسوب داشتند. اعمال جراحی واژینوپلاستی (۱۰۵ مورد) و Clitoral resection برابر با (۵۱ مورد) انجام شد. طیفی از آنومالی ها دیده شد. سن تشخیص طیفی از یک روز تا ۱۳ سال بود. ۱۵۱ بیمار در دوران نوزادی تشخیص داده شدند اما فقط ۴۳ نفر توسط والدین در دوران نوزادی برای درمان به این مرکز مراجعه کردند.
نتیجه گیری و توصیه ها: پزشکان مخصوصا پزشکان عمومی در معاینات کودکان حتما ناحیه ژنیتالیا را معاینه و در صورت شک به ابهام جنسی کودک را به مراکز مربوطه ارجاع دهند.