جستجو در مقالات منتشر شده


۲۳ نتیجه برای نراقی

مرتضی حکمی، منوچهر صفائی، غلامرضا امینیان نراقی،
دوره ۲۴، شماره ۹ - ( ۱-۱۳۴۶ )
چکیده

۱- چند کلمه ای از جریان خون گردن و سر استخوان ران ذکر گردید.
۲- در مطالب فوق سعی گردید عواملی که در پیش آگهی شکستگی داخل کپسولی گردن استخوان ران نقشی دارند بیان گردند.
۳- علل نکروز آسپتیک و جوش نخوردن این شکستگی ها ذکر گردید. این عوامل همان طوریکه مشروحاً بیان شد به دو دسته تقسیم می شوند یکی آن دسته که مربوط به خود شکستگی است دوم آنهائیکه به وسیله جراح به وجود می آیند. این فاکتورها به طور اختصار عبارتند از:
الف- ضایعات عروقی زیرا شریانهای این ناحیه کم بوده و به سهولت در اثر ضربه و غیره آسیب پذیر می باشند.
ب- عدم موفقیت در بدست آوردن ردوکسیون کامل . این خود فوق العاده مهم است زیرا گاهی بعلت چرخشهای سر استخوان و یا مثلاً در شکستگی نوع دوم Pauwel و یا شکستگی نوع سوم سوکپتیال که ردوکسیون بسته مشکل و گاهی غیر ممکن است و باید ردوکسیون باز انجام شود.
۴- باید به این نکته توجه داشت که جذب قسمتی از گردن در مراحل اولی ترمیم شکستگی به وجود می آید. این خود یکی از عوامل مؤثر در جوش نخوردن این شکستگی ها است و باید سعی نمود در موقع ثابت کردن وسیله ای که شکستگی با آن ثابت می شود باعث جلوگیری از نزدیک شدن قطعات شکسته به یکدیگر نگردد.
۵- پیش آگهی این شکستگی ها نیز بستگی به نوع شکستگی دارد. تغییر مکان قطعات شکسته و چند قطعه ای بودن شکستگی نقش بزرگی در پیش آگهی بازی می کند. شکستگی نوع سوم همراه با چند قطعه بودن گردن از شکستگی هائی است که نتیجه درمانی آنها خوب نیست. برای بدست آوردن یک نتیجه خوب در این مورد ردوکسیون دقیق و تثبیت محکم لازم است.
۶- ثابت کردن شکستگی سر استخوان ران در وضعیت معیوب ، چه بصورت والگوس باشد و چه بصورت چرخش، در مسیر محور گردن استخوان ران ممکن است باعث انسداد بقیه عروق گردن که از راه رباط گرد می رسد گردد ولی اگر این شریان انسداد پیدا نکند سر دچار نکروز نمی شود.
۷- تغییر شکل والگوس را می توان به راحتی اندازه گرفت ولی اندازه گیری چرخش در امتداد محور بزرگ گردنی استخوان ران خیلی مشکل است:
اندیکاسیون گذاشتن سرهای مصنوعی در شکستگی های تازه و قدیمی سر استخوان ران عبارتند از:
۱- نوع سوم شکستگی ( در تقسیم بندی Pauwel )
۲- جوش نخوردن شکستگی در اثر ضایعات شدیدی که به سر استخوان در موقع عمل جراحی وارد آمده است
۳- نکروز آسپتیک سر استخوان ران
۴- استئوآرتریت شدید مفصل ران که بیشتر محدود بسر باشد.
۵- کوتاهی شدید گردن بعلت جذب این قسمت
۶- در شکستگی های تازه بدون در نظر گرفتن تقسیم بندی Pauwel و همچنین شکستگی جوش نخورده در اشخاص مسن بخصوص در موقعیکه دچار عوارض پیری باشند.


مرتضی حکمی، امینیان نراقی،
دوره ۲۵، شماره ۱۰ - ( ۱-۱۳۴۷ )
چکیده


سیروس ایزدی، منوچهر مدرس نراقی،
دوره ۳۴، شماره ۹ - ( ۱-۱۳۵۶ )
چکیده

هر خانواده ای که برای بار دوم تشکیل می شود، کم و بیش و با درجات متفاوت با یک یا چند مشکل فوق الذکر روبرو می باشد. اگر درمانگر بتواند مسائل و مشکلات شخصیتی زوجین و عوارض ناشی از ازدواج قبلی آنها به دقت موشکافی کرده ، و آنها را با واقعیات مربوط به روابط تازه و اثرات متقابلی که بین اعضاء خانواده جدید برقرار سازد آشنا سازد، این خانواده می تواند محیط با ثبات و مناسبی برای پرورش کودکان باشد. مشکل ترین مسئله در مورد این خانواده ها ترس آنها از بیان مطالبی است که آگاهانه احساس می کنند و یا به طور فردی از آنها اطلاع دارند. آنها از اظهار بعضی چیزها بیم دارند. زیرا می ترسند که سبب از هم پاشیده شدن مجدد خانواده بشود، ولی هر گاه اعضاء خانواده جدید بتوانند مسائل مربوط به طرفین را به خوبی درک کرده و مشکلات خاص ازدواج مجدد را مورد بحث قرار دهند مکانیسم های سازشی آنها بهتر می تواند با استرس های غیر قابل اجتناب محیط خانواده جدید مقابله نماید.


منوچهر مدرس نراقی،
دوره ۳۵، شماره ۳ - ( ۲-۱۳۵۶ )
چکیده


منوچهر مدرس نراقی،
دوره ۳۵، شماره ۹ - ( ۱-۱۳۵۷ )
چکیده

بی اشتهایی روانی اولیه سندرومی است با علائم تمایل به گرسنگی امتناع از غذا خوردن ترس از افزایش وزن بدن. این بیماری بیشتر در مراحل بلوغ دختران اتفاق می افتد.در حدود ۳۷/۰ تا ۶۰/۱ درصد ۱۰۰۰ نفر در سال امکان ابتلا به بیماری را دارند در ایران آماری وجود ندارد نگارنده در بررسی که به مدت دو سال در میان ۲۰۰۰ بیمار بستری شده در بیمارستان روزبه انجام داده است با چنین تشخیصی بر نخورده است و لازم است پژوهش بیشتری درباره این بیماری در ایران بشود.علت بیماری را می توان در شخصیت بیمار و کشمکش های خانوادگی بیمار و تغییرات هیجان در موقع بلوغ فرد یافت.علائم بیماری عبارتست از امتناع از غذا خوردن، وحشت از افزایش وزن و با استفاده از ملین و فعالیت های بدنی و استفراغ بیمار سعی می کند که ارزش غذایی خورده شده را از بین ببرد و عوارض ناشی از عدم تغذیه بخصوص آمنوره در دختران جوان علامت ثانویه بیماری است. در درما لازم است به علت عوارض ثانویه بیماری و اشکال درمان بیمار در بیمارستان بستری شود و درمان در شیمی درمانی و رفتاری درمانی و روان درمانی خلاصه می شود.


سیروس ایزدی، منوچهر مدرس نراقی،
دوره ۳۵، شماره ۱۰ - ( ۱-۱۳۵۷ )
چکیده

در این مقاله ضمن تاثیر گزارش چند مورد بالینی پیرامون نحوه تاثیر عوامل روانی در پیدایش آلرژی یا به تنهایی ، از دیدگاه روانتنی و تنی - روانی بحث گردیده است.


زهرا صفائی نراقی،
دوره ۵۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۷۳ )
چکیده

سندرمهای هیستیوسیتیک در طی سالهای اخیر از نظر منشا سلولی، مراحل تکاملی، کلینیک، اسم گذاری ضایعات در جداول متعدد، مطالعات هیستیوشیمی، میکروسکوپ الکترونی و ایمونوفنوتایپ مورد مطالعه قرار گرفته اند ولی با نتایج مبهم، غیرقابل قبول و گیج کننده برای عموم همراه بوده است. اصولا هیستیوسیتها شخصیتی بوالهوس و تغییر پذیر از نظر شکل، عمل و خصوصیات ایمونولوژیکی دارند: شکل: این سلولها با اشکال متفاوت، متغیر و قابل تبدیل در ضایعات مختلف دیده می شوند گاهی در یک هیستیوسیتوز واکنشی راکتیو خوش خیم با خصوصیات مرفولوژی یک سلول نئوپلاستیک تظاهر می کند و با توجه به اینکه هر دو عارضه در کنار هم در یک بیمار می تواند باشد، مشکل شناخت این سلول با میکروسکوپ معمولی معلوم می شود. عمل: سه عمل اصلی هیستیوسیت که عبارتند از بیگانه خواری، دخالت در مکانیسم ایمونولوژی، حضور در ضایعات گرانولوماتو، در بدن شناخته شده است. یک پدیده میکروسکوپی دیگر بنام Emperipolesis در بعضی از سندرمهای هیستیوسیتی و غیرهیستیوسیتی دیده می شود که گاهی باعث گمراهی در تشخیص پاتولوژی می باشد. شاخص: مارکرهای تشخیصی، بکار بردن آنتی بادیهای تک دودمانی، متدهای ژنتیک مولکولر هم باعث نتایج مخلوط و درهم شده است. در ارتباط با تقسیم بندی: جداول اسم گذاری متعددی (پاتولوژیکی-کلینیک) در نوشته های پزشکی موجود می باشد ولی هنوز جایگاه بعضی از این سندرمها ناشناخته باقی مانده است.


زهرا صفائی نراقی، نوید خان افشار، جعفر اصفهانی،
دوره ۵۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۷۶ )
چکیده


محمدعلی نراقی، عظیم هدایت پور،
دوره ۵۵، شماره ۶ - ( ۵-۱۳۷۶ )
چکیده

هدف این تحقیق، بررسی میزان تغییرات زاویه گردن با تنه استخوان ران در افراد سالم و اشخاصی است که علتی (جراحات جنگی یا تومور) منجر به قطع یک یا هر دو پا آنها گردیده است، در پای قطع شده به علت حذف فشار تغییرات بر روی زاویه N/S به صورت کاهش زاویه (Coxa valga) از حد طبیعی ظاهر می شود و در طرف مقابل (پای سالم) که مجبور به تحمل وزن بیشتری نسبت به حالت طبیعی است زاویه N/S افزایش می یابد (Coxa valga). اما این تحقیق نشان می دهد که در آمپوتاسیونهای هر دوران کاهش زاویه (Coxa valga) در هر دو طرف و بطور مساوی انجام می گیرد.


فرشاد فرنقی، زهرا صفایی نراقی، صفیه السادات محیط،
دوره ۵۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۷۷ )
چکیده

بیماری مایکوزیس فونگوئیدس (MF) یک لنفوم پوستی در اثر لنفوسیتهای T بدخیم می باشد. در این بیماری آلوپسی (ریزش مو) بطور نادر دیده می شود که آن هم به شکل فولیکولار موسینوزیس می باشد. در این مقاله بیماری معرفی می شود که در تمامی ضایعات او، ریزش مو بدون علایم موسینوز دیده می شد. اضافه بر آن یک پلاک فقط با ریزش مو بدون تغییرات بالینی اپیدرمال، کاملا شبیه به آلوپسی آره آتا و از نظر آسیب شناسی منطبق با MF وجود داشت. بعد از حدود شش ماه درمان، در تمامی ضایعات، رویش موی مجدد تقریبا طبیعی اتفاق افتاده است.


محمدعلی نراقی،
دوره ۵۶، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۷۷ )
چکیده

با توجه به نامساوی بودن طول شریانهای کلیوی و برابر بودن قطر آنها میزان خون هر کلیه بستگی به زاویه انشعاب شریان کلیوی از آئورت دارد که این زاویه در شریان کلیه چپ ۶۶/۷ درجه و در کلیه راست ۵۱/۵ درجه می باشد تا خون یکسان به هر دو کلیه برسد.


مریم اخیانی، هایده غنی نژاد اهری، زهرا صفایی نراقی، آرزو رضایی،
دوره ۵۶، شماره ۵ - ( ۴-۱۳۷۷ )
چکیده

اهداف ما پیدا نمودن فراوانی بازال سل اپی تلیوما BCE و بررسی انواع کلینیکی و پاتولوژیکی و رابطه آنها با هم در بیماران مراجعه کننده به درمانگاههای پوست بیمارستان رازی بوده است. مطالعه بصورت آینده نگری بر روی ۱۰۳ بیمار که طی ۶ ماه به درمانگاههای فوق مراجعه نمودند انجام گرفت. نتیجه: (۶۳/۱%) بیماران مرد و (۳۶/۹%) زن بودند، BCE در دهه ششم شایعتر بوده، (۴۰/۷%) بیماران پوست روشن با موهای بور و (۵۴/۴%) رنگ پوست گندمگون و (۴/۹%) پوست سبزه تند داشتند. سابقه کک و مک در (۱۵/۵%) و سابقه رادیوتراپی در دوران کودکی در (۴۱/۷%) بیماران موجود بود. سابقه سبوره و آکنه در (۸۹/۳%) منفی بوده و بیماران پوست خشک داشتند. شایعترین محل BCE در سر (۴۷/۵%) و نادرترین محل تنه (۰/۸%) بود. شاعترین فرم کلینیکی در انواع منفرد ندولراولسراتیو (۳۰/۵%) و در فرم متعدد پیگمانته (۶۰/۲%) و شایعترین فرم پاتولوژی solid گزارش گردیده است (۵۳/۴%). BCE در مردان و همچنین در کسانی که پوست خشک و روشن داشتند شایعتر بود. بحث: در افرادی که سابقه رادیوتراپی در سر داشتند ضایعات بیشتر در سر و پیشانی، جلو و پشت گردن و اکثرا بصورت پیگمانته دیده شد. فراوانی این بیماری در مراجعه کنندگان به درمانگاههای پوست بیمارستان رازی (۰/۵%) بوده است.


زهرا صفایی نراقی، محمدرضا مرتضوی، عباس امید،
دوره ۵۸، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۷۹ )
چکیده

کارسینوم سلول سنگفرشی یکی از تومورهای بدخیم پوست از منشا سلولهای کراتینوسیت اپیدرم است که اغلب نقاط نواحی در معرض نور آفتاب پوست را گرفتار می کند. با هدف شناخت بهتر ویژگی های دموگرافیک و آسیب شناختی این بیماری، پرونده های آسیب شناسی ۳۹۵ بیمار مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی پوست و لب مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات دموگرافیک بیماران و خصوصیات آسیب شناختی ضایعه استخراج گردید. اکثر بیماران در هنگام ابتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی بیش از ۴۰ سال سن داشتند (۸۳%). به ترتیب ۷۴/۴% و ۷۵/۸% مبتلایان کارسینوم سلول سنگفرشی پوست و لب تحتانی را مردان تشکیل می دادند، ولی در لب فوقانی فراوانی هر دو جنس برابر بود. تعداد بیماران مراجعه کننده از استانهای غربی و شمال غربی کشور از سایر استانها بیشتر بود. نور آفتاب یکی از مهمترین عوامل زمینه ساز در بیماران بود. درجه هیستولوژیک تومور در اکثر بیماران (۵۳% و ۵۸/۸%) درجه یک تشخیص داده شد. این نکته نشان می دهد که اکثر بیماران مراجعه زود هنگام داشته و تشخیص بیماری توسط متخصص پوست و پاتولوژیست به موقع گذاشته می شود.


فریدون سرگلزایی اول، محمدعلی نراقی، حسن توفیقی، علیقلی سبحانی،
دوره ۵۸، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۷۹ )
چکیده

تعیین جنسیت اولین قدم پس از شناسایی بقایای اسکلت می باشد و استخوان هیپ و یا قسمتهای تشکیل دهنده آن از قابلیت اطمینان و ارزش بالایی در این رابطه برخوردار می باشند. جهت تعیین ارزش استئومتری استخوان هیپ در افتراق بین دو جنس مطالعه حاضر صورت گرفت. ۵۰ استخوان هیپ انسان (۲۵ مذکر و ۲۵ مونث) بطور تصادفی از یک موزه استخوان شناسی انتخاب گردید. بر روی کنار قدامی هرکدام از استخوانها ۱۶ متغیر تعیین و مورد مطالعه قرار گرفت. از متغیرهای مورد مطالعه در دو جنس، چهار متغیر فاصله خار خاصره قدامی فوقانی تا تکمه پوبیس، فاصله خار خاصره قدامی تحتانی تا برآمدگی ایلیوپوبیک، فاصله خار خاصره قدامی تحتانی تا تکمه پوبیس و اندازه شکاف بین خار خاصره قدامی تحتانی و برآمدگی ایلیوپوبیک تفاوت معنی دار آماری را نشان دادند. این متغیرها می توانند جهت تعیین جنسیت استخوان هیپ انسان و یا قطعات باقیمانده آن، در صورت سالم بودن کنار قدامی، در مراکز پزشکی قانونی مورد استفاده قرار گیرند.


محمدعلی نراقی، ایرج راگردی کاشانی، محمد بربرستانی، عباس عبدالوهابی، پریچهر پاسبخش،
دوره ۵۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۰ )
چکیده

در دهه اخیر استفاده از فلاپهای عضله راست شکمی در جراحی ترمیمی بسیار رایج شده که در ۲۳% موارد نتیجه حاصل رضایت بخش نبوده و عوارضی را در محل دهنده یا گیرنده فلاپ بدنبال داشته است. جدا از اشکالات تکنیکی، عدم آگاهی از چگونگی توزیع اعصاب و عروق در داخل عضله، یکی از مهمترین دلایل بروز این عوارض شناخته شده است. در این مطالعه توصیفی به بررسی نحوه توزیع اعصاب بین دنده ای در عضله راست شکمی پرداخته شد. تعداد ۴۸ نمونه عضله (۱۲ مونث، ۳۶ مذکر) با روش نمونه گیری آسان از کاداورهای موجود تهیه و در محلول فرمالین نگهداری گردید. با استفاده از میکروسکوپ تشریحی محل ورود اعصاب به غلاف رکتوس، مسیر خارج عضلانی و مسیر داخل عضلانی عصب دنبال شد. در نهایت مشخص گردید که: ۱) اعصاب بین دنده ای ۷ و ۸ با سوراخ کردن ورقه خلفی رکتوس وارد آن شده در حالیکه اعصاب بین دنده ای ۹، ۱۰، ۱۱ و زیر دنده ای به علت فقدان جداره خلفی غلاف رکتوس فقط از طریق سوراخ کردن ورقه خلفی نیام عضله مایل داخلی شکم به محل مربوطه می رسند. ۲) اعصاب بین دنده ای ۷، ۸، ۹، ۱۰ و ۱۱ طولی به میانگین ۱۸±۱ میلیمتری از کناره خارجی عضله راست شکمی را بر روی سطح خلفی عضله، و بدون ورود به آن طی نموده که این میزان برای عصب زیر دنده ای ۱۶±۱ میلیمتر بود. ۳) هر عصب در عمق عضله به شاخه های متعددی تقسیم شده که بیشترین تعداد شاخه ها (میانگین ۴ شاخه) در ناحیه طولی میانی عضله و کمترین تعداد شاخه ها (میانگین ۱ شاخه) در ناحیه طولی خارجی عضله قرار داشت. نکته قابل توجه آنکه بین شاخه های اعصاب بین دنده ای مجاور هیچگونه آناستوموز عصبی مشاهده نگردید. ۴) انتهای شاخه اولیه تحتانی تمام اعصاب بین دنده ای پس از سوراخ نمودن ورقه قدامی غلاف رکتوس تحت عنوان شاخه جلدی قدامی به پوست شکم منتهی شدند. ۵) تمام اعصاب بین دنده ای در ابتدای مسیر خود، عمود بر رشته های عضله راست شکمی قرار داشته که به سرعت در طول مسیر از این زاویه کاسته شده بطوریکه انتهایی ترین بخش هر عصب کاملا موازی با رشته های عضلانی بود. ۶) الگوی ورودی، طی مسیر و انشعاب شاخه ها در کاداورهای مونث و مذکر کاملا یکسان بود.


سیدهبت الدین برقعی، محسن نراقی، امیرآروین سازگار، آرش کشفی،
دوره ۶۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۱ )
چکیده

آمیلوئید واژه ای است که برای توصیف تجمع یک ماده پروتئینی با مشخصات میکروسکوپی خاص استفاده می شود. آمیلوئیدوز حنجره بیماری نادر ولی خوش خیمی است، با این حال حنجره شایعترین محل تجمع ایزوله آمیلوئید در سر و گردن می باشد.
در این مقاله ۳ بیمار با آمیلوئیدوز لوکالیزه حنجره که در آنها ناحیه سوپراگلوت محل عمده درگیری در دو نفر از آنها بوده، گزارش شده است. خشونت صدا، شکایت بیماران را در هنگام مراجعه تشکیل می داد. از توموگرافی کامپیوتری برای ارزیابی گسترش بیماری استفاده گردید. در نهایت، روش های آندوسکوپیک و جراحی باز برای درمان بیماران به کار گرفته شد.


محسن نراقی، امیرآروین سازگار،
دوره ۶۰، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۸۱ )
چکیده

مقدمه: روشهای جراحی اندوسکوپیک جهت تشخیص و درمان بیماریهای التهابی مزمن سینوس از چندین سال قبل مورد استفاده قرار می گیرند.

مواد و روشها: در این پژوهش ۸۰ بیمار از ۱۰۴ بیماری که به علت ابتلا به سینوزیت مزمن (با یا بدون پولیپوز) تحت عمل جراحی اندوسکوپیک قرار گرفته اند به مدت ۶ تا ۲۴ ماه بعد از عمل پیگیری شده اند. بر پایه این پیگیری بررسی مقایسه ای بین میزان علایم قبل و بعد از درمان صورت گرفته است.

یافته ها: بر اساس بررسیهای آماری در این میان بیشترین میزان بهبود مربوط به انسداد بینی (از ۹۵ درصد قبل از عمل به ۱۸/۸ درصد بعد از عمل) و کمترین میزان بهبودی مربوط به شکایت آنوسمی (از ۵۷ درصد قبل از عمل به ۲۱ درصد بعد از عمل) بوده است. نتیجه گیری و

توصیه ها: در این مطالعه اثر بخشی این روش درمانی در بهبود شکایات بیماران مورد تایید واقع گردید.


علیرضا کریمی یزدی، محمد صادقی، عباس ندیمی تهرانی، محسن نراقی، غلامعلی دشتی خویدکی، کسری ثابتی،
دوره ۶۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۳ )
چکیده

مقدمه: اثر مخرب اصوات با شدت زیاد روی ساختمان های گوش داخلی از سال ها پیش شناخته شده است. اثر سر و صدای ناشی از دریل جراحی روی گوش مقابل یکی از این اثرات است که کمتر در مورد آن بحث شده است. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی کاهش شنوایی در گوش عمل نشده توسط دستگاه ادیومتر (اندازه گیری تون خالص یا Pure tone audiometery: PTA) و دستگاه OAE (اندازه گیری بازتاب شنوایی یا Distortion product otoacoustic emission: DPOAE) در بیمارانی است که تحت عمل ماستوئیدکتومی قرار گرفته اند می باشد.

مواد و روش ها: طی این مطالعه توصیفی تحلیلی، ۴۹ بیمار که در سال ۱۳۷۹ در بیمارستان های امیراعلم و امام خمینی تهران تحت عمل ماستوئیدکتومی قرار گرفته بودند از نظر آسیب صوتی حاصل از دریل جراحی روی گوش مقابل ارزیابی شدند. وضعیت شنوایی قبل از عمل بیماران با انجام آزمایشات PTA و DPOAE و وضعیت پس از عمل آنها نیز به کمک آزمایشات PTA و DPOAE مجدد ارزیابی شد.

یافته ها: دامنه سنی بیماران ۹ تا ۵۵ سال با میانگین سنی ۲۹ سال بود. ۲۵ بیمار مرد و ۲۴ بیمار زن بودند. در بررسی انجام شده در ۱۰-۷ روز بعد از عمل، از مجموع ۴۹ بیمار، ۴ بیمار (۸,۱%) تغییر در آستانه های PTA و ۷ بیمار (۱۴.۲%) تغییر در دامنه های DPOAE پیدا کردند. در کنترل مجدد یکماه بعد از آن در دو بیمار دچار کاهش شنوایی در PTA و ۵ بیمار از ۷ بیمار دچار تغییر دامنه در DPOAE بهبود مشاهده شد.

نتیجه گیری و توصیه ها: بطور خلاصه می توان نتیجه گرفت که ترومای صوتی حاصل از دریل جراحی روی گوش مقابل در تعداد کمی از بیماران رخ داده که اکثرا قابل برگشت می باشد.


منصوره عادل قهرمان، فهیمه حاجی ابوالحسن، محسن نراقی، مهین صدایی، ابراهیم انتظاری، مجید حدادی اول، پرویز کمالی،
دوره ۶۴، شماره ۳ - ( ۲-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: سرگیجه وضعیتی خوش خیم (BPPV) ، رایج ترین اختلال سیستم تعادلی است که در اثر ورود اتوکنیا یا سایر ذرات به مجاری نیم دایره و تاثیر آنها بر کوپولا به وجود می آید. قرار گرفتن بیمار در یک وضعیت خاص نظیر دراز کشیدن باعث ایجاد علایم آن می گردد. شیوع بالای BPPV ، بر لزوم به کارگیری و گسترش مانور بازگردانی ذرات تاکید می کند، از این رو این مطالعه برای بررسی عواملی که امکان دارد بر روند درمان مؤثر باشند، طراحی شده است.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مداخله ای از نوع قبل و بعد روی ۵۸ بیمار (۱۴ مرد و ۴۴ زن با میانگین سنی ۲۲/۱۳ ۱۲/۴۸) مبتلا به BPPV انجام شد. افراد مورد مطالعه، بیماران مبتلا به BPPV مراجعه کننده به کلینیک توانبخشی سرگیجه دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۳ بودند. نحوه مداخله در این مطالعه به صورت انجام مانور درمانی بر روی بیماران بوده و بیماران بر حسب میزان کارایی مانور تا بهبودی کامل یا خروج از مطالعه (نتیجه مثبت مانور هالپایک پس از سه بار پیگیری بیمار) در گروه های مختلف (بهبودی کامل، بهبودی تقریبی و عدم بهبودی) تقسیم بندی شدند. سپس تاثیر عوامل سن، جنس، اتیولوژی، مدت ابتلا، یک طرفه یا دو طرفه بودن مشکل، تعداد مانورها و تعداد جلسه ها بر روند درمان ارزیابی شد.
یافته ها: از ۵۸ بیمار مورد مطالعه ، ۴۹ نفر کاملاً بهبود یافتند. میزان بهبودی و به عبارت دیگر کارآیی درمان بر حسب سن ، جنس ، اتیولوژی و مدت ابتلا تفاوت معنی داری نداشت. درمان در BPPV یک طرفه به طور معنی داری مؤثرتر از دو طرفه بود و ینز غالب افراد (۴۷ نفر) به یک جلسه درمان و حداکثر دو مانور (۳۷نفر) نیاز داشتند.
نتیجه گیری: CRM در درمان BPPV به طور قابل توجهی مؤثر است. انتظار می رود احتمال بهبودی در نوع یک طرفه آن بیشتر از دو طرفه باشد. از آنجا که غالب بیماران با انجام حداکثر دو مانور و معمولاً طی یک جلسه بهبود می یابند، شاید بتوان پیش بینی نمود احتمال بهبودی کامل در کسانی که بیش از این تعداد نیاز دارند کمتر می شود.


زهرا صفایی نراقی، مسلم بهادری، امیرهوشنگ احسانی، رضا محمودرباطی، مریم غیاثی، زهره السادات نوزن،
دوره ۶۴، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: ملانوم بدخیم پوستی، کشنده‌ترین تومور جلدی است که در صورت تشخیص زودرس قابل درمان می‌باشد. تشخیص این بیماری براساس بیوپسی (ترجیحاً به صورت برداشت کامل) ضایعات مشکوک است. در گزارش آسیب‌شناسی ملانوم بدخیم ضروری است که تومور در زیر گروه بافت‌شناسی مناسب تقسیم‌بندی شده و ضخامت تومور، فاز رشد آن، سطح تهاجم درجه فعالیت میتوزی، وجود یا فقدان پسرفت، ارتشاح التهابی و ایجاد اولسراسیون ثبت گردد. این توصیف می‌تواند درجه پیشرفت بیماری را تعیین نموده و با توجه به آن می‌توان برآوردی از کارآیی سیستم بیماریابی و تشخیص زودرس به دست آورد.
روش بررسی: این مطالعه به روش توصیفی- مقطعی و گذشته‌نگر انجام شد. لام‌های پاتولوژی با تشخیص ملانوم بدخیم در طی سال‌های ۷۹-۱۳۷۷ که در بایگانی دپارتمان پاتولوژی موجود بود، از نظر معیارهای پاتولوژیک ذکر شده مورد ارزیابی قرار گرفتند و براساس ویژگی‌های پاتولوژیک میزان بقای ۱۰ ساله بیماران سنجیده شد.
یافته‌ها: در مجموع ۴۷ مورد بررسی شد که میانگین سنی ۳۸/۵۷ (انحراف معیار = ۸۵/۵) و با توزیع جنسی ۱/۵۱% مرد و ۲/۴۲% زن بودند. ۶/۴۲% نمونه‌ها در سطح کلارک I، ۱/۲% در سطح کلارک II، ۴/۶% در سطح کلارک III و ۴/۴۰% در سطح کلارک IV و ۵/۸% در سطح کلارک V بودند. در میان بیماران، ۲/۵۳% ضخامت برسلو کمتر یا مساوی ۷۵/۰ میلی‌متر، ۵/۸% بین ۷۶/۰ تا ۶۹/۱ میلی‌متر، ۷/۲۷% بین ۷/۱ تا ۶/۳ میلی‌متر و در ۶/۱۰% موارد بالای ۶۱/۳ میلی‌متر بود. میانگین ضخامت برسلو بر حسب جنس بیماران تفاوت معنی‌داری نشان نداد و بین ضخامت برسلو و سن بیماران تفاوت آماری معنی‌دار بود. میانگین بقای ۱۰ ساله بیماران ۷۵% بود که در زنان بیش از مردان بود. از دیگر نتایج این مطالعه پیدا کردن رابطه‌ای خطی بین سن بیمار و ضخامت برسلو بود که براساس رابطه زیر قابل محاسبه است:(سال) سن × ۰۱۶/۰ + ۶۲۵/۰- = (میلی‌متر) لگاریتم ضخامت برسلو
نتیجه‌گیری: ثبت کامل اطلاعات بالینی و آسیب‌شناسی بیماران مبتلا به ملانوم بدخیم بستر مناسبی را برای استقرار یک سامانه پایش بیماری فراهم می‌نماید.



صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb