۳۱ نتیجه برای آسیب
محمدرضا ظفرقندی، ایرج حریرچی، ماندانا ابراهیمی، ندا زمانی، صغری جاروندی، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره ۵۶، شماره ۵ - ( ۴-۱۳۷۷ )
چکیده
به منظور برررسی وضعیت بیماریهای پستان در تهران، مرکز بیماریهای پستان جهاد دانشگاهی دانشگاه علوم پزشکی تهران طی یک مطالعه مقطعی گذشته نگر، اقدام به بررسی ۳۰۵۸ گزارش آسیب شناسی پستان موجود در ۵ بیمارستان بزرگ شهر تهران در مدت ۱۱ سال (۷۴-۱۳۶۴) نمود. از بین ۲۴۳۶ گزارش آسیب شناسی مربوط به زنان با تشخیص آسیب شناسی قطعی، ۹۰۳ مورد سرطان پستان (۳۷/۱ درصد)، ۱۴۳۰ مورد بیماری خوش خیم پستان (۵۸/۷ درصد)، ۴۵ مورد بیماری پوستی پستان (۱/۸ درصد) و ۵۸ مورد نتیجه آسیب شناسی طبیعی (۲/۴ درصد) داشتند. از بین ۲۷۸ گزارش آسیب شناسی مربوط به مردان با تشخیص آسیب شناسی قطعی، ۳۲ مورد سرطان پستان (۱۱/۵ درصد)، ۲۳۹ مورد بیماری خوش خیم (۸۶ درصد)، ۳ مورد بیماری پوستی پستان (۱/۱ درصد) و ۴ مورد نتیجه آسیب شناسی طبیعی (۱/۴ درصد) داشتند. سرطان پستان مردان ۳/۵ درصد از کل موارد سرطان پستان را تشکیل می داد. اکثر زنان مبتلا به سرطان پستان در گروه سنی ۴۹-۴۰ سال بوده و شایعترین محل پاتولوژیک بیماری مرحله III بوده است. ۲/۳ درصد از زنان مبتلا به سرطان دارای سن کمتر یا مساوی ۲۵ سال بودند. تمام مردان مبتلا به سرطان پستان سن بالای ۴۰ سال داشته و شایعترین سن ابتلا به سرطان پستان ۶۰ سال به بالا بود. شایعترین مرحله پاتولوژیک بیماری مرحله III بوده است. این بررسی نشان داد که در زنان با افزایش سن، نسبت بیماری خوش خیم به بدخیم کاهش می یابد. همچنین در مورد مردان در سنین بالای ۴۰ سال با افزایش سن، نسبت سرطان پستان به ژنیکوماستی سیر صعودی داشته است. با توجه به پیشرفته بودن سرطان پستان در بیش از ۷۰ درصد موارد مبتلا در این بررسی، اجرای برنامه های بیماریابی جهت تشخیص زودرس سرطان پستان از طریق افزایش آگاهی زنان و کادر پزشکی، انجام خودآزمایی پستان، معاینات کلینیکی و شاید ماموگرافی ضروری بنظر می رسد.
مریم اخیانی، هایده غنی نژاد اهری، زهرا صفایی نراقی، آرزو رضایی،
دوره ۵۶، شماره ۵ - ( ۴-۱۳۷۷ )
چکیده
اهداف ما پیدا نمودن فراوانی بازال سل اپی تلیوما BCE و بررسی انواع کلینیکی و پاتولوژیکی و رابطه آنها با هم در بیماران مراجعه کننده به درمانگاههای پوست بیمارستان رازی بوده است. مطالعه بصورت آینده نگری بر روی ۱۰۳ بیمار که طی ۶ ماه به درمانگاههای فوق مراجعه نمودند انجام گرفت. نتیجه: (۶۳/۱%) بیماران مرد و (۳۶/۹%) زن بودند، BCE در دهه ششم شایعتر بوده، (۴۰/۷%) بیماران پوست روشن با موهای بور و (۵۴/۴%) رنگ پوست گندمگون و (۴/۹%) پوست سبزه تند داشتند. سابقه کک و مک در (۱۵/۵%) و سابقه رادیوتراپی در دوران کودکی در (۴۱/۷%) بیماران موجود بود. سابقه سبوره و آکنه در (۸۹/۳%) منفی بوده و بیماران پوست خشک داشتند. شایعترین محل BCE در سر (۴۷/۵%) و نادرترین محل تنه (۰/۸%) بود. شاعترین فرم کلینیکی در انواع منفرد ندولراولسراتیو (۳۰/۵%) و در فرم متعدد پیگمانته (۶۰/۲%) و شایعترین فرم پاتولوژی solid گزارش گردیده است (۵۳/۴%). BCE در مردان و همچنین در کسانی که پوست خشک و روشن داشتند شایعتر بود. بحث: در افرادی که سابقه رادیوتراپی در سر داشتند ضایعات بیشتر در سر و پیشانی، جلو و پشت گردن و اکثرا بصورت پیگمانته دیده شد. فراوانی این بیماری در مراجعه کنندگان به درمانگاههای پوست بیمارستان رازی (۰/۵%) بوده است.
موسی زرگر، محمدرضا ظفرقندی، هادی مدقق، کیومرث عباسی، حامد رضایی شیراز،
دوره ۵۶، شماره ۵ - ( ۴-۱۳۷۷ )
چکیده
امروزه تروما بعنوان یک معضل بزرگ در جوامع صنعتی و پیشرفته مطرح است و سالها است که سیستم ترومای منسجم بعنوان یک سیستم کارآمد در کاهش مرگ و میر و عوارض تروما مطرح شده و مورد استفاده قرار گرفته است. در ایران سیستم منسجم تروما وجود ندارد و مضافا مطالعات جامعی که بتواند بررسی کاملی از وضعیت موجود سوانح و حوادث بدست دهد شاید تاکنون وجود نداشته است. مقاله حاضر مبتنی بر یک مطالعه تحلیلی آینده نگر از نوع کوهورت می باشد که به مدت یک سال در سه مرکز عمده تروما در سطح شهر تهران صورت گرفته است و مشتمل بر اطلاعات کاملی از ۵۸۰۰۵ بیمار ترومایی مراجعه کننده به اورژانس بیمارستانهای فوق الذکر می باشد. مقاله حاضر سعی بر دادن گزارش کاملی از فاکتورهای اپیدمیولوژیک و دموگرافیک بیماران و بررسی جامعی از عوامل ایجاد کننده تروما شامل تصادفات، سقوط از ارتفاع، گلوله، اصابت اجسام برنده و غیربرنده و تاثیر آن در شدت آسیب حاصله و سرنوشت بیماران بوده است. براساس آنالیز بعمل آمده، مصدومین تروما عمدتا مردان (۸۰%) جوان (با نمای سنی ۲۹-۲۰ سال) بوده اند. بیماران عمدتا بی سواد یا از سطح سواد پایین برخوردار بوده اند. شایعترین مکانیسم تروما اصابت اجسام غیرنافذ بوده است (۴۴/۹%). شایعترین علت تروما در بیمارانی که بستری شده اند، سوانح ناشی از تصادفات رانندگی می باشد (۳۹/۹%). علت تروما در آسیب های شدید (ISS>۱۲) نیز باز همین تصادفات وسایل نقلیه بوده است (۵۳/۷%). نوع تروما بطور قابل توجهی از نظر آماری با شدت آسیب وارده، لزوم بستری شدن و سرنوشت بیماران مرتبط می باشد. از این دید به ترتیب گلوله گرم، تصادفات و سقوط از بلندی از مهمترین این عوامل بوده اند.
احمدرضا سروش، محمد هادی سعید مدقّق، مژگان کاربخش داوری، محمدرضا زارعی،
دوره ۶۴، شماره ۸ - ( ۵-۱۳۸۵ )
چکیده
مواد مخدر و الکل به عنوان دو عامل زمینه ای مهم در تقریباً تمام انواع تروما شناخته شدهاند. در این تحقیق، فراوانی سوء مصرف مواد مخدر در بیماران ترومایی طبق گزارش شخصی آنها و آزمون غربالگری ادراری مورد مطالعه قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، تمام بیماران ترومایی مراجعه کننده به بیمارستان سینا طی سه ماهه اول سال ۱۳۷۹ مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به این افراد در پرسشنامهای که شامل اطلاعات دموگرافیک بیماران، نوع تروما، وضعیت مصرف کنونی سیگار و الکل و مواد مخدر ( طبق گفته خود فرد) و نتیجه آزمون ادراری مرفین بود، ثبت شد و توسط نرم افزار آماری ۵/۱۱SPSS تحلیل شد.
یافتهها: از ۳۵۸ بیمار مورد مطالعه ،۷/۹۴% مذکر بودند. میانگین سنی افراد، ۴/۲۸ سال بود. آزمون مرفین چک در ۱/۲۷ درصد از کل افراد مثبت گزارش شد. ۴/۴۲درصد کسانی که دچار آسیبهای نافذ بودند در مقابل ۳/۲۲درصد کسانی که آسیبهای بلانت داشتند نتیجه مثبتی در آزمون مرفین داشتند(۰۰۱/۰ < P). همچنین درصد مثبت بودن تست مرفین در سیگاریها (۴/۵۴%) بطور قابل ملاحظهای بیشتر از غیر سیگاریها (۴/۱۰%) بود (۰۰۱/۰ < P). مرفین چک در ۴/۳۶ درصد موارد ترومای مرتبط با خشونت در مقابل۵/۲۴ درصد تروماهای اتفاقی مثبت بود (۰۳۸/۰= P).
نتیجهگیری: در این مطالعه شواهد سوء مصرف مواد مخدر در بیش از ۲۷ درصد از بیماران ترومایی مورد مطالعه مشاهده شد. همچنین درصد مثبت شدن آزمون مرفین چک در موارد تروماهای مرتبط با خشونت به طور معنی داری بیش از سایر موارد تروما بود. بنابراین غربالگری مصرف مواد مخدر در بیماران ترومایی بالاخص ترومای عمدی ضروری به نظر میرسد.
محمد حسن کاسب، محمد رضا محرمی، سید محمد جواد مرتضوی،
دوره ۶۵، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۸۶ )
چکیده
شکستگی استخوانهای ران و ساق از شکستگیهای شایع میباشند که ممکن است با آسیب همزمان زانو همراه باشد. هدف از این مطالعه بررسی شیوع آسیبهای لیگامانی در شکستگیهای ران و ساق و نیز تاکید بر اهمیت معاینه زانو بعد از عمل جراحی ثابت کردن شکستگی در تشخیص زودرس این آسیبها است.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت آیندهنگر بر روی ۴۷۰ بیمار مبتلا به شکستگی ران و ساق که در سالهای ۸۴-۱۳۸۳ در بخش ارتوپدی بیمارستان امام عمل شدهاند انجام شده است.
یافتهها: ۴۷۰ بیمار مطالعه شدهاند که ۲۶۶ نفر شکستگی ساق و ۲۰۴ نفر شکستگی ران داشتند، ۴۰۹ بیمار مرد و ۶۱ بیمار، زن بودند. میانگین سنی در بیماران مبتلا به شکستگی ساق ۵/۳۴ سال و در شکستگی ران ۳/۴۴ سال بوده است. ۶۶% شکستگیها ناشی از تصادف، ۱۸% بهعلت ضربههای شغلی و ۸% ناشی از سقوط از ارتفاع بوده است. بهطور کلی در شکستگی ساق میزان پارگی ACL ۸۵/۶%، PCL ۵۶/۲%، MCL ۹۵/۲۱% و پارگی LCL ۶۳/۱۴% و در شکستگی ران پارگی ACL۶%، PCL۳%، MCL ۱۴% و LCL ۸% بوده است.
نتیجهگیری: آسیبهای لیگامانی بهدنبال شکستگیهای ران و ساق شایع هستند. تشخیص زودرس و پیگیری این آسیبها با معاینه بالینی پس از ثابت کردن شکستگی در کاهش عوارض ناشی از آن مثل ناپایداری، کاهش دامنه حرکتی و تخریب مفصل بسیار موثر خواهد بود.
نوید محمدی، مژگان کار بخش داوری، عبدالکریم پژومند،
دوره ۶۵، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۸۶ )
چکیده
تعیین ویژگیهای اپیدمیولوژیک نوجوانانی که اقدام به مسمومیت عمدی کرده، به تنها بیمارستان تخصصی- ارجاعی مسمومیت در تهران مراجعه نموده یا ارجاع شده بودند.
روش بررسی: در این پژوهش که توسط مرکز تحقیقات تروما و جراحی سینا در بیمارستان لقمان انجام شد تمام موارد مسمومیت حاد در فاصله زمانی اردیبهشت تا آذر ماه ۱۳۸۲، وارد این مطالعه مقطعی شدند. گروه سنی نوجوانان، از ۱۳ تا ۱۹ سال در نظر گرفته شد و اطلاعات آنها جهت این مقاله مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل دادهها با نرمافزارهای آماری ۸ STATA وSPSS ویراست ۱۳ به انجام رسید.
یافتهها: از ۹۲۰۳ مورد مسمومیت عمدی، ۵/۲۸ %، نوجوان بودند (۲۶۲۶ نفر) نسبت دختر به پسر، ۲۰/۲ بود. ۸/۸۶% مجرد و ۷/۵۵%، دانشآموز و اغلب موارد شهرنشین بودند. مجموعاً مصرف ۴۸۵۹ مورد دارو یا سم، گزارش شد (میانگین ۸۵/۱ برای هر نفر). بین میانگین سنی پسران و دختران، اختلاف آماری معنیدار وجود داشت، در حالی که از نظر سابقه اختلالات جسمی و روانی، دو جنس، تفاوت معنی داری نداشتند. اکثریت بیماران، سابقه ای از اقدام به خودکشی قبلی نداشتهاند.
نتیجهگیری: برتری عددی دختران در اقدام به مسموم کردن خود، دیده میشود. با وجود این، پسران در سن پایینتری اقدام به مسمومسازی خود کرده بودند. فراوانی اختلالات روانی در نوجوانان مورد مطالعه کم تر از فراوانی آن درجمعیت عام بود که می تواند به دلیل شیوع کمتر این اختلال در آن ها بوده یا به خاطر برآورد کم تر از حد واقعی باشد. مسئله مهم، لزوم انجام مراقبتهای روان پزشکی برای کسانی است که اقدام به مسمومیت عمدی (خودکشی) میکنند. این مراقبتها باید مبتنی بر ارزیابیهای مناسب پایهای افراد و متناسب با نیازهای آنها باشد.
محمد حسن کاسب، محمد رضا سبحان اردکانی، رامین اسپندار، محمود معتمدی،
دوره ۶۵، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۸۶ )
چکیده
Postero lateral Rotatory Instability (PLRI) زانو یکی از مشکلات پیچیده تشخیصی درمانی در آسیبهای لیگامانی این ناحیه است. هدف از این مطالعه بررسی نتایج درمان آسیبهای مزمن پوسترولترال زانو با روش تنودز بای سپس بود.
روش بررسی: این پژوهش به شیوه سری موارد انجام شد. بیمارانی با ترومای زانو که بیشتر از سه هفته از آسیب آنها گذشته بود ابتدا تحت تستهای Reverse pivot shift test و rotation test Prone externalقرار گرفتند و در صورت مثبت شدن این دو تست، وارد مطالعه شدند. سپس ۱۳ بیمار با سن متوسط ۳۰ سال و سه ماه مورد عمل جراحی تنودز بای سپس به روش Clancy قرار گرفتند.
یافتهها: بیماران بهطور متوسط ۳۱ ماه تحت پیگیری قرارگرفتند و بهطور متوسط ۲/۱۰ ماه از آسیب تا عمل جراحی فاصله داشتند. بعد از عمل جراحی، Reverse pivot shift test در ۸۵% بیماران منفی شد و prone external rotation test در فلکسیون º۳۰ زانو در ۹۲% بیماران بعد از عمل منفی شد. ۹۲% بیماران از خالی کردن زانو شکایت نداشتند و در ۷۷% بیماران درد کاهش یافت. ۳۱% بیماران آسیب PLRI ایزوله و ۶۹% آنها آسیب PLRI همراه با پارگی PCL داشتند.
نتیجهگیری: موارد مزمن PLRI زانو به علت تأخیر در تشخیص و یا عدم مراجعه بیماران بیشتر از موارد حاد آن دیده میشود. تاکنون هیچکدام از عملهای جراحی توصیف شده، موفقیت کاملی نداشتهاند. تنودزبای سپس میتواند یک روش مناسب و مؤثر در آسیبهای مزمن PLRIزانو باشد.
ناصر صدر ممتاز، سید جمالالدین طبیبی، محمود محمودی،
دوره ۶۵، شماره ۱۳ - ( ۱۲-۱۳۸۶ )
چکیده
برابر گزارش جهانی حوادث مبنی بر قرارگرفتن ایران در زمره هفت کشور نخست آسیبپذیر جهان و وجود ۳۱ نوع بلا از ۴۰ نوع بلای طبیعی شناخته شده در جهان و بروز ۱۵۳۶ زلزله خفیف و شدید در ایران در دهه ۸۰-۱۳۷۰ و بروز ۷۱۲ مورد بلای دیگر در مدت فوق، پرداختن به امر برنامهریزی مدیریت بلایا در ایران، هدف این پژوهش است.
روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعهای توصیفی- تطبیقی و موردی است که پژوهشگر با انتخاب جامعه آماری از بین کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه جهان از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی استفاده نموده و پس از تهیه پرسشنامه، اطلاعات مورد نظر را از طریق مطالعات کتابخانهای، مقالات و گزارشات منابع موثق جهانی استخراج نموده و دادهها را مورد تحلیل قرار داده است.
یافتهها: از میان کشورهای مورد مطالعه که شامل کانادا، ژاپن، هند، امریکا، ترکیه، پاکستان، ایران، بودند، یافتهها حاکی از آن است که بین نوع و میزان توسعهیافتگی و برنامهریزی پیشرفته برای مدیریت بلایا سنخیت وجود داشته و راهبرد متوازن در تمامی مراحل مدیریت بلایا در برنامهریزی مدیریت بلایا در کشورهای پیشرفته مورد مطالعه، مورد عمل قرار میگیرد. برنامهریزی غیر متمرکز در کشورهای مورد مطالعه باعث شده است تا مشارکت جامع برنامهریزان را در سطوح مختلف در اجرای برنامه جلب کند و برنامهها منطبق با واقعیات و استفاده حداکثر از ظرفیتهای جامعه تنظیم گردند که نتیجتا موجب کاهش آسیبپذیری گردیده است.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه کشور ما از برنامهریزی متمرکز برای مدیریت بلایا استفاده مینماید چرخش رویکرد برنامهریزی مدیریت بلایا به سطوح استانی، شهرستانی، بخشی و روستایی با حفظ تعاملات سطوح مختلف مورد پیشنهاد پژوهشگر است تا برنامهها منطبق با واقعیات تنظیم شده و ضمن استفاده از ظرفیتها و پتانسیلهای موجود، برنامهریزی در تمامی چرخه مدیریت بلایا بهطور متوازن صورت پذیرد.
رضا باقری، علیرضا توسلی، علی صدری زاده، محمدتقی رجبیمشهدی، فرامرز شهری،
دوره ۶۶، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۸۷ )
چکیده
زمینه و هدف: آسیبهای نافذ توراکو-ابدومینال میتوانند با آسیب دیافراگم و احشاء شکمی همراه باشند. ۲۰-۱۵% بیماران با شرایط عمومی پایدار که تحت درمانهای نگهدارنده قرار میگیرند دچار آسیبهای مخفی دیافراگم هستند که در نهایت منجر به هرنیهای مزمن دیافراگم میشوند. هدف از این مطالعه بررسی دقت تشخیصی توراکوسکوپی در تشخیص آسیبهای مخفی دیافراگم در ترومای نافذ توراکو-ابدومینال است.
روش بررسی: ۳۰ بیمار دچار ترومای نافذ توراکو-ابدومینال با علائم حیاتی پایدار و عدم وجود آسیب ارگانهای دیگر و با نیاز به اکسپلوراسیون اورژانس، تحت توراکوسکوپی جهت بررسی آسیب مخفی دیافراگم قرار گرفتند. در صورت وجود آسیب دیافراگم ترمیم بهکمک توراکوسکوپی یا لاپاراتومی انجام شد و تمام بیماران شش ماه بعد جهت تشخیص هرنی مزمن تحت CT- اسکن قرار گرفتند.
یافتهها: متوسط سن بیماران ۲/۲۶ سال و نسبت مرد به زن پنج به یک بود. در بررسی توراکوسکوپیک، ترومای مخفی دیافراگم در پنج نفر (۷/۱۶%) وجود داشت که ترمیم توراکوسکوپیک در سه مورد (۹/۹%) و لاپاراتومی و ترمیم دیافراگم در دو مورد (۶/۶%) انجام شد. آسیب همزمان ریوی در دو بیمار (۶/۶%) رویت شد که ترمیم توراکوسکوپیک انجام شد. آسیب همزمان داخل شکمی نیز در یک بیمار (۳/۳%) رویت شد که ترمیم با لاپاراتومی انجام شد. هیچ عارضهای مربوط به توراکوسکوپی گزارش نشد و در بررسی مجدد با CT Scan شکم و قفسه سینه که پس از شش ماه صورت گرفت، در هیچیک از بیماران شواهدی به نفع هرنی دیافراگماتیک مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به دقت تشخیصی بالا و حداقل تهاجم و قابلیت تشخیصی و درمانی ما انجام توراکوسکوپی را در تمام بیماران با آسیب نافذ توراکو-ابدومینال با شرایط پایدار توصیه میکنیم.
هادی احمدی آملی، محمد رضا ظفرقندی، حسن توکلی، مهدی داودی، پاتریشیا خشایار،
دوره ۶۶، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۸۷ )
چکیده
۸۰۰x۶۰۰ Normal
۰
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer۴
زمینه و
هدف: تروما بهعنوان مشکل جهانی بهخصوص در سنین جوانی با مرگ و
میر بالا ناشی از آسیب قفسهسینه، از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف از مطالعه
بررسی اپیدمیولوژی ترومای قفسهسینه و شدت آسیب ناشی از آن میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی و آیندهنگر،
اطلاعات بیمارانی که با ترومای قفسهسینه از
خرداد ۷۶-۷۵ در سهمرکز درمانی شهر تهران مراجعهو بستری شدهاند جمعآوریو ارزیابی شد. ایناطلاعات شاملاطلاعات
دموگرافیک بیماران، نوع و شدت آسیب (ISS) و اقدامات
درمانی انجامگرفته جهت بیماران بود.
یافتهها: اکثریت ۳۴۲
بیماری که بهعلت ترومای قفسهسینه در این بیمارستانها بستری شده بودند را بالغین
مذکر تشکیل میدادند؛ که در بیشتر موارد تروما بهدنبال تصادف با اتومبیل رخ داده بود.
ترومای همراه در (۸۲%)۲۸۰ از موارد وجود داشت. آسیب سطحی جدار قفسهسینه شایعترین
نوع ترومای توراسیک در بیماران بود. آسیب خفیف در (۵۳%)۱۸۱ موارد گزارش شد (۷ISS<).
تنها (۱۲%)۴۲ نفر از بیماران مورد مطالعه به مداخلات جراحی جهت درمان ترومای قفسهسینه
نیاز داشتند. میزان مرگ و میر ۱۴% و وابسته به ISS
بود.
نتیجهگیری: ترومای
قفسهسینه در بیماران ترومایی از شیوع بالایی برخوردار بوده و در بیشتر موارد با
آسیب سایر ارگانها همراه میباشد. با توجه بهمیزان بالای مرگ و میر ناشی از این
نوع تروما در افراد مسن، توجه ویژه به آسیبهای قفسهسینه در این گروه اهمیت ویژهای
دارد.
محمدنقی طهماسبی، مصطفی شاهرضایی، محمدحسن کاسب، آرش متقی،
دوره ۶۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
زمینه و هدف: لیگامان صلیبی قدامی
(ACL) یکی از مهمترین لیگامانهای تثبیتکننده زانو میباشد. از آنجا که میزان بروز پارگی آن خصوصاً در ورزشکاران قابل توجه میباشد، بازسازی آن بسیار اهمیت دارد. در این مطالعه ما به ارزیابی نتایج کوتاهمدت پارگی لیگامان صلیبی قدامی که بهروش اتوگرافت با تاندون همسترینگ یا تاندون پاتلا بازسازی شده است، پرداختهایم.
روش بررسی: ۹۶ بیمار با پارگی رباط صلیبی قدامی که در یک دوره پنجساله (۸۶-۱۳۸۱) به مرکز درمانی بیمارستان شریعتی مراجعه کرده بودند تحت بازسازی ACL قرار گرفتند. موارد مورد بررسی شامل علل آسیب، ضایعات غضروفی همراه، آسیب منیسک، رضایت از جراحی، عوارض عمل، محدوده حرکات زانو قبل و بعد از عمل بود.
یافتهها: بیماران شامل سه زن و ۹۳ مرد با میانگین سنی۶/۲۷±۸۲/۴ سال (۴۸-۱۹) بودند. میانگین زمان تاخیر در جراحی ۱۸ ماه (۷۷-۱) و شایعترین علت پارگی ACL ورزش فوتبال بود. زانوی راست در ۳۸ بیمار و زانوی چپ در ۵۸ بیمار درگیر بود. آسیب منیسک در ۷۸ بیمار وجود داشت (۶۳ بیمار منیسکداخلی و ۲۹ بیمار منیسکخارجی). ضایعاتغضروفی همراه در ۵۴ بیمار موجود بود. ۶۸% بیماران به فعالیت قبل از عمل بازگشتند. هیچگونه محدودیتی در اکستانسیون وجود نداشت. محدودیت فلکسیون بهمیزان کمتر از ۲۰ درجه در شش بیمار وجود داشت. در آخرین ویزیت بیماران رتبه International Knee Documentation Committee IKDC در گروه A و مجموعاً ۹۶% بود.
نتیجهگیری: بازسازی آرتروسکوپیک ACL یک روش مناسب و بیخطر در درمان پارگی ACL میباشد. استفاده از سیستم رتبهبندی IKDC، Lysholm برای مقایسه بیماران قبل و بعد از عمل مفید میباشد. ضمناً جراحی بایستی در نزدیکترین زمان بعد از آسیب انجام گردد. بازسازی ACL در بیماران با سن بالاتر در صورت عدم وجود علائم دژنراسیون مفصل زانو (DJD) همانند جوانان نتیجهبخش است.
رضا باقری، سجاد نورشفیعی،
دوره ۶۸، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۸۹ )
چکیده
زمینه و
هدف: کاتتر ورید مرکزی از مفیدترین ابزارهای پایش بیماران بدحال
و مسیر عمدۀ تغذیه وریدی است و در بیمارستانهای عمومی و بخش مراقبتهای ویژه
بهطور شایع مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از این وسیله با عوارض شایع و نادر همراه است.
معرفی بیمار: خانمی ۲۴
ساله بهعلت ترومای نافذ قفسه سینه و هموتوراکس حجیم که به اورژانس جراحی
بیمارستان قائم (عج)، دانشگاه علوم پزشکی مشهد مراجعه نموده و
تحت عمل جراحی اورژانس توراکوتومی قرار گرفته و جهت احیای بیمار قبل از جراحی
کاتتر ورید مرکزی (از طریق ورید ژگولر داخلی) گذاشته شد. حین
کارگذاری کاتتر، ورید اجوف فوقانی دچار آسیب شد که به صورت یک هماتوم حجیم و
تاخیری در مدیاستن خود را نمایان ساخت.
نتیجهگیری: هدف از ارایه این گزارش، آگاه شدن بر این عارضه نادر
و نحوۀ برخورد با آن است که میتواند بسته بهشدت آسیب به صورت محافظهکارانه و یا مداخله جراحی
باشد.
عابدین وکیلی، محمد رضا عینعلی، احمد رضا بندگی،
دوره ۶۹، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
۸۰۰x۶۰۰ Normal ۰ false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer۴
زمینه و
هدف: مطالعات
متعدد نشان دادهاند زعفران اثر محافظتی در مقابل آسیب اکسیداتیو در ایسکمی گلوبال
مغزی دارد، اما اثر آن بر ادم مغزی و آسیب اکسیداتیو در ایسکمی مغزی موضعی کاملا
مشخص نیست. این مطالعه با هدف بررسی اثر زعفران بر ادم مغزی، حجم ضایعات مغزی و
میزان فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانت (آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون
پراکسید) و غلظت مالون دی آلدیید در بافت ایسکمیک مغز در مدل تجربی سکته مغزی
طراحی شد.
روش بررسی: ایسکمی
موضعی با مسدود کردن موقتی شریان میانی مغز برای مدت یک ساعت در موش صحرایی ایجاد
شد. زعفران با دوز mg/kg ip۱۰۰ در شروع ایسکمی بهصورت داخل صفاقی تزریق و ۲۴ ساعت بعد ادم و
حجم آسیب مغزی اندازهگیری شد. غلظت مالون دی آلدیید و میزان فعالیت آنزیم سوپر
اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسید در بافت ایسکمیک مغز با استفاده از کیت مخصوص
اندازهگیری شد.
یافتهها: زعفران حجم ضایعات
مغزی را ۷۷% (۰۰۱/۰P<) و ادم مغزی را ۶۰% (۰۰۱/۰P<) در مقایسه با گروه شاهد کاهش داد. همینطور
زعفران بهطور معنیداری غلظت بافتی مالون دی آلدیید را کاهش داده (۰۰۱/۰P<) و میزان
فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز (۰۰۱/۰P<) و گلوتاتیون پراکسید (۰۰۱/۰P<) در بافت
ایسکمیک کورتکس مغز بهطور معنیداری افزایش داد.
نتیجهگیری: زعفران اثرات محافظتی در مقابل آسیب اکسیداتیو ایسکمیک و ادم مغزی در
مدل ایسکمی مغزی موضعی- موقتی در موش صحرایی دارد. این اثر احتمالا از طریق افزایش
ظرفیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و کاهش تولید رادیکالهای آزاد اعمال میشود.
مهری کدخدایی، حسین خواستار، بهجت سیفی، عاطفه نجفی، فاطمه دلاوری،
دوره ۷۰، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه
و هدف: در مطالعه قبلی ما نقش انتقال
لکوسیتها را در القای آسیب کبدی بهدنبال ایسکمی- خونرسانی مجدد (IR) کلیوی در
موش سوری Inbred نشان داده شد. مطالعه حاضر نقش انتقال لکوسیتها را از موش مبتلا
به آسیب ایسکمی- خونرسانی مجدد (۶۰ دقیقه انسداد دو طرفه شریان کلیوی و سه ساعت
پرفیوژن مجدد) در ایجاد آسیب کلیوی در موش پذیرنده بررسی مینماید.
روش
بررسی: موشها در دو گروه Sham و IR قرار گرفتند. پس از بیهوشی و برداشت خون و بافت کلیوی، لکوسیتها
از خون جدا شده و به دو گروه پذیرنده منتقل شدند: موشهای پذیرنده که لکوسیتهای
گروه شم را دریافت کردند (Sham recipient) و موشهای پذیرنده که لکوسیتهای گروه IR را دریافت نمودند (IR recipient). بعد از ۲۴ ساعت نمونههای خون و بافت کلیه
جمعآوری شد.
یافتهها: در گروه IR recipient نسبت به گروه Sham recipient میزان مالون
دی آلدهاید (MDA) بافت کلیه بهطور معنیدار افزایش و گلوتاتیون و سوپراکسید
دیسموتاز کاهش یافتند. Blood Urea Nitrogen (BUN) و کرآتینین پلاسما اگرچه در گروه IR donor با شم تفاوت
معنیداری داشت (۰۵/۰P<) ولی در دو گروه پذیرنده تفاوت معنیدار وجود نداشت.
بافت کلیه در گروه IR donor در مقایسه با گروه Sham donor آسیبهای بسیاری را نشان داد. اما گروه IR recipient اگرچه با گروه
شم مربوطه بسیار متفاوت است ولی با گروه IR donor هم تفاوت بسیاری دارد.
نتیجهگیری: این یافتهها لکوسیتها را به
عنوان یک عامل دخیل در آسیب بافتی و القای استرس اکسیداتیو در آسیب IR کلیه مطرح مینماید.
آرام احمدی، رجبعلی صدرخانلو، سیامک سلامی، عباس احمدی،
دوره ۷۰، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
۸۰۰x۶۰۰ Normal ۰ false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer۴
زمینه
و هدف: مصرف بعضی از داروهای آنتیسایکوتیک
تاثیر شدیدی بر باروری جنس نر دارد. اثرات هیپوفیزی و تغییر در غلظت سرمی بعضی از هورمونها
مثل پرولاکتین، LH و FSH تاثیرات مختلفی بر تولید اسپرم
دارد. در این مطالعه اثر داروی سولپراید بر روی کیفیت، میزان آسیب DNA و وضعیت بلوغ
هسته اسپرم مطالعه شد.
روش بررسی: ۲۴ موش نر سوری بالغ (سن:
۸-۶ هفته) به سه گروه تیمار، کنترل شم و کنترل تقسیم شدند. بهمدت ۴۵ روز روزانه به
گروه تیمار محلول سولپراید بهمیزان mg/kg۴۰ و به کنترل شم حلاّل دارو بهصورت داخل صفاقی تزریق شد. گروه
کنترل چیزی دریافت نکرد. پس از این مدت تمامی موشها به روش جابهجایی گردن کشته شده،
اپیدیدیم به روش جراحی خارج شد و درml ۱ محیط کشت Human Tubal Fluid (HTF) بهمدت نیم ساعت در داخل
انکوباتورCO۲ به منظور شناورسازی اسپرمها گذاشته
شد. تعداد، قدرت تحرک و قدرت زیستپذیری اسپرمها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین کیفیت
بلوغ هسته و میزان آسیب DNA اسپرم توسط رنگآمیزی آنیلین بلو و آکریدین
اورنج ارزیابی شد.
یافتهها: نتایج نشان داد در موشهای
گروه درمانی، کاهش چشمگیری در تعداد و قدرت تحرک اسپرمها مشاهده شد و تعداد اسپرمهای
غیرطبیعی در مقایسه با دو گروه دیگر افزایش معنیداری داشت (۰۵/۰P<). کاهش مشخصی در قدرت زیستپذیری
و بلوغ هسته اسپرمها دیده شد و میزان آسیب DNA در مقایسه با گروههای دیگر
افزایش چشمگیری یافت (۰۵/۰P<).
نتیجهگیری: مشخص شده داروی آنتیسایکوتیک سولپراید دارای اثرات منفی
بر پارامترهای اسپرم در موشهای درمان شده است و در تعدادی از نمونهها هیپوگنادیسم
ثانویه ایجاد میکند.
بهجت سیفی، مهری کدخدایی، عنایتاله بخشی، مینا رنجبران، پریسا احقری، بهاره یثربی،
دوره ۷۲، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت عصب سمپاتیک در نارسایی کلیوی افزایش مییابد و هسته پاراونتریکولار هیپوتالاموس محل مرکزی مهمی برای فعالیت عصب سمپاتیک است. در ضمن این هسته محتوی گیرندههای آنژیوتانسین II نیز میباشد. هدف این مطالعه بررسی اثرات آنژیوتانسین II در هسته پاراونتریکولار هیپوتالاموس در آسیب ایسکمی- پرفیوژن مجدد کلیه و ارزیابی فعالیت عصب سمپاتیک کلیه Renal Sympathetic Nerve Activity (RSNA) بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در سال ۱۳۹۱ در گروه فیزیولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام پذیرفته است، در این مطالعه یک هفته پیش از القای ایسکمی پرفیوژن مجدد کلیه در موشهای صحرایی نر نژاد Sprague-Dawley، کانولی در هسته پاراونتریکولار راست به منظور تزریق آنژیوتانسین II (۳، ۳۰ و ۳۰۰ نانوگرم) تعبیه گردید. سپس نفرکتومی راست انجام شد، یک هفته بعد آسیب ایسکمی- پرفیوژن مجدد کلیه توسط کلامپ کردن شریان کلیوی چپ به مدت ۴۵ دقیقه و پرفیوژن مجدد به مدت سه یا ۲۴ ساعت القاء شد. میزان آسیب کلیوی، فعالیت عصب سمپاتیک کلیه و شاخصهای استرس اکسیداتیو در هسته پاراونتریکولار ارزیابی شدند.
یافتهها: تزریق دوزهای فارماکولوژیک آنژیوتانسین II در هسته پاراونتریکولار، منجر به تشدید آسیب ایسکمی-پرفیوژن مجدد کلیه به صورت افزایش در میزان کراتینین پلاسما و BUN (۰۵/۰P<) و بدتر شدن وضعیت بافتی کلیه شد. با افزایش دوز آنژیوتانسین II وضعیت عملکردی و بافتی کلیه بدتر شد. افزایش RSNA و افزایش فعالیت آنزیم سوپر اکسیددسموتاز و سطح مالون دیآلدهید در هسته پاراونتریکولار (۰۵/۰
رضا شهریار کامرانی، محمد حسین نبیان، لیلا اوریادی زنجانی،
دوره ۷۲، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: آرتروسکوپی مچ دست بهعنوان ابزاری کارآمد جهت درمان بسیاری از بیماریهای مچ دست در حال تکامل است. در این مطالعه نتایج حاصل از آرتروسکوپی تشخیصی و درمانی مورد بررسی قرار گرفتند.
روش بررسی: مطالعه به صورت آیندهنگر بر روی بیماران مراجعهکننده به کلینیکهای بیمارستان شریعتی و میلاد در تهران از مهر ۱۳۸۸ تا پایان اسفند ۱۳۹۱، انجام گرفت. بیماران دچار درد مزمن مچ دست بدون پاسخ به درمانهای طبی وارد مطالعه شدند. در صورت تشخیص هر نوع بیماری نیازمند جراحی باز طی بررسیهای تکمیلی، بیمار از مطالعه خارج شد. با بررسی نتایج عملکردی آرتروسکوپی مچ دست در بیماران، طبقهبندی و گزارش موارد کاربرد، یافتهها، عوارض و عوامل پیشآگهی دهنده نتایج حاصل از آرتروسکوپی مچ دست صورت گرفت.
یافتهها: ۱۰۰ بیمار با شکایت درد مزمن مچ دست تحت آرتروسکوپی تشخیصی- درمانی قرار گرفتند. میانگین سنی بیماران ۶/۹±۷/۳۰ سال بود. نتایج عملکردی در آخرین پیگیری (میانگین ۱۹ ماه) حاکی از بهبودی ۶۲±۶/۲۸ درجه دامنه حرکات بوده که از نظر آماری معنادار نبوده، کاهش ۴/۳±۱/۵ در شدت نمرهدهی درد (۰۴/۰P=)، کاهش ۳۳±۵/۴۷ در نمره نقص عملکردی اندام (۰۰۹/۰P=) و بهبودی ۳۰±۹/۳۷ در نمره عملکردی اندام (۰۲/۰P<) بود. در پیگیری نهایی ۸۲% بیماران از نتایج عمل رضایت داشتند و ۱۶% دچار عود شدند.
نتیجهگیری: در موارد پیشرفته و مزمن بیماری کین باخ و همچنین آسیبهای کمپلکس فیبری- غضروفی سه گوش این تکنیک میتواند با نتایج قابل قبول همراه باشد که قابل مقایسه با موارد عمل جراحی باز بوده است.
کامران آقاخانی، ابراهیم عامری، مریم عامری، سید علی محترمی،
دوره ۷۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: آسیبهای ارتوپدی در کودکان شایع میباشد و سبب مشکلات فراوان مادی و خسارت روحی کودک و خانواده میگردد. شناسایی اپیدمیولوژی این آسیبها میتواند در جلوگیری از آسیب و همچنین برنامهریزیهای درمانی موثر باشد. هدف از این مطالعه شناسایی ابعاد مختلف آسیبهای ارتوپدی در جامعه ایرانی است. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی آیندهنگر کلیه بیماران زیر ۱۹ سال که در طی یکسال در فاصله زمانی اول اردیبهشت ۱۳۹۲ تا پایان فروردین ۱۳۹۳ از طریق اورژانس بیمارستان شفا یحیاییان بستری گردیدند، بهصورت آیندهنگر مورد بررسی قرار گرفتند. سن، جنس و مکانیسم تروما جمعآوری و بررسی شد. یافتهها: در طول مدت مطالعه ۱۰۸۱ بیمار زیر ۱۹ سال با آسیب ارتوپدی بستری گردیدند که اکثریت را پسران تشکیل میدادند (۸۳۰ نفر، ۸/۷۶%). دختران (۲۵۱ نفر، ۲/۲۳%) میانگین سنی ۶۳/۴±۶۷/۸ سال در قیاس با ۰۶/۵±۰۴/۱۱ سال در پسران داشتند که اختلاف معناداری داشت (۰۰۱/۰P<). حداکثر شیوع سنی پسران ۱۸ سال بود. در حالیکه در دختران دو پیک سنی، در سه و ۹ سالگی دیده شد. شکستگی در ۶۲۱ بیمار (۸/۷۰%) در اندام فوقانی و ۲۵۶ بیمار (۲/۲۹%) در اندام تحتانی بود. ۲۷ بیمار دچار دررفتگی مفاصل، پنج مورد ضایعه لیگامانی زانو، ۱۲۸ بیمار آسیب نسوج نرم اندامها و ۴۴ بیمار ضایعات ستون فقرات داشتند. شایعترین مکانیسم تروما در هر دو جنس سقوط از حالت ایستاده بود (۵/۴۸%). شایعترین استخوان دچار آسیب، استخوانهای رادیوس و اولنا (۱۴۶ مورد ۷/۱۶%) و سپس سوپراکوندیلر آرنج (۱۳۴ مورد ۳/۱۵%) بود. بیشترین شیوع در فصل تابستان ۱/۳۰% و کمترین در زمستان ۱/۱۸% مشاهده شد. نتیجهگیری: مطالعه حاضر افزونبر شناخت اپیدمیولوژی آسیبهای ارتوپدی اطفال، زمینه آموزش والدین برای جلوگیری از بروز آسیب در کودکان در معرض خطر را فراهم مینماید.
سعید خدایاری، حمید خدایاری، علی محمد علیزاده،
دوره ۷۴، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
فرضیه بر این است که از دست دادن سلولهای میوکارد قلب برگشتناپذیر باشد. مطالعات متعدد روی سلولهای بنیادی رویکردی مناسب و قابل قبول جهت برطرف نمودن آسیبهای قلبی پیش روی ما قرار داده است. سلولهای بنیادی جمعیتی از سلولها با توان بالقوه در خودنوزایی و تمایز به انواع سلولها میباشند که نقش مهمی در اندامزایی و تکوین جنین میتوانند ایفا کنند. تاکنون هفت نوع از سلول بنیادی قلبی با فنوتیپهای مولکولی و پتانسیل تمایز متفاوت کشف و مورد مطالعه قرار گرفته است. افزایش میزان تکثیر و تمایز این سلولها در نواحی ایسکمی قلبی عامل مهمی در ترمیم و بهبود آسیب قلبی میباشد. این عملکرد سلولهای بنیادی درونزاد قلبی میتواند تحت کنترل عوامل متعددی مانند فاکتورهای پاراکرینی و اتوکراینی، ماتریکس خارج سلولی و عوامل ژنتیکی قرار گیرد. در مجموع به خوبی مشخص شده است که فاکتورهای مذکور عملکرد قابل قبولی در افزایش بازده درمان ضایعات قلبی میتوانند داشته باشند. مشاهده شده عملکرد سایتوکینها و فاکتورهای رشد در افزایش توان تکثیر و مهاجرت سلولهای بنیادی درونزاد قلبی نقش مهمی را ایفا میکند که بهرهگیری از این فاکتورها در کنار سلولهای بنیادی قلبی به منظور افزایش بازده ترمیم آسیبهای قلبی از جمله روشهای کارآمدی میباشد. بنابراین در مطالعه مروری حاضر به بررسی انواع سلولهای بنیادی قلبی و فنوتیپ مولکولی آنها، زیستشناسی سلولهای بنیادی قلبی و توان این سلولها بهمنظور درمان آسیبهای قلبی پرداخته شد. درک درست مکانیزمهای مولکولی و مسیرهای پیام رسانی دخیل در عملکرد سلولهای بنیادی قلبی، رویکرد مناسبی را به منظور توسعه و ارایهی روش درمانی ضایعات قلبی با استفاده از سلولهای بنیادی قلبی فراهم میکند.
آیسا رسولی، ملیکه نبئی، ناصر فتورائی، قائمه نبئی،
دوره ۷۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: هیپوترمی مغزی با کاهش دمای مایع مغزی-نخاعی با استفاده از پد خنککننده در ناحیه سینهای انجام میپذیرد که بهطور بالقوه میتواند از عملکرد مغز در مقابل آسیبهای ایسکمی محافظت کند. در این مطالعه هیپوترمی مغزی با استفاده از مدلسازی عددی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: برای بررسی این پدیده، در این مطالعه مدلی عددی از سر، با در نظر گرفتن ساختار بافت مغز و سهم آن در انتقال حرارت در آزمایشگاه مکانیک سیالات زیستی دانشگاه صنعتی امیرکبیر در بهمن ۱۳۹۴ ارایه گردید. در این مدل، معادله پنس (Pennes's bioheat equation) و تحلیل المان محدود برای پیشبینی توزیع دما در بافت مغز بهکار گرفته شده است. هندسه مدل در دو حالت بدون و با در نظرگرفتن بطنهای مغزی که در تولید مایع مغزی-نخاعی دخیل میباشند، طراحی شده است. بنابراین در حالت دوم، جریان مغزی-نخاعی بهعنوان عامل انتقال حرارت جابهجایی در نظر گرفته شده است.
یافتهها: با سرد کردن حدود پنج درجه مایع نخاعی به این نتیجه رسیدیم که در حالت اول یعنی بدون در نظر گرفتن حرکت مایع نخاعی، دمای بافت مغز در نزدیکی مغزی-نخاعی در قسمت ماده خاکستری حدود چهار درجه کاهش یافت و در مرکز بافت در قسمت ماده سفید هیچ تغییری در دما صورت نگرفت. با در نظر گرفتن حرکت مایع مغزی-نخاعی توزیع دما نامتقارنتر بود. در گوشهها میزان افت دما بیشتر شد و حدود °C ۳ بود.
نتیجهگیری: در حالت ایسکمی میزان افت دما بیشتر از حالت عادی بود. بنابراین در هنگام آسیبهای مغزی برای جلوگیری از آسیبهای جدی میتوان با سرد کردن مایع نخاعی میزان متابولیسم مغز را کاهش داد.