۶ نتیجه برای نئوپلاسمها
فاطمه نادعلی، شیرین فردوسی، پریسا کریمزاده، بهرام چهاردولی، ناهید عینالهی، اسداله موسوی، بابک بهار، حسین درگاهی، غلامرضا توگه، کامران علیمقدم، اردشیر قوامزاده، سیدحمیداله غفاری،
دوره ۶۸، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده
ییک تیروزین کیناز غیر رسپتوری است که نقش مهمی در اختلالات میلوئیدی ایفا می کند. اخی را JAK زمینه و هد ف: ۲
شناسایی شده (MPNs) در تعداد زیادی از بیماران مبتلا به نئوپلاس مهای میلوپرولیفراتیو JAK۲ V۶۱۷F جهش اکتسابی
واقع بر روی کروموزوم ۹ JAK در نوکلئوتی د ۱۸۴۹ در اگزون ۱۲ از ژن ۲ T به G است. این جهش ناشی از تغییر
م ی گردد . در JAK است که منجر به جایگزینی اسیدآمینه فنیل آلانین به جا ی وال ین در موقعی ت ۶۱۷ از پ روتیین ۲
بر (AS-PCR) و آلل اختصاصی DNA بر روی (ARMS-PCR) مطالعه حاضر دو روش سیستم تکثیر متزلزل جه ش ها
در ارزیابی این جهش مقایسه شد ه اند. روش بررس ی: مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود . در این مطالعه RNA روی
با روش نمون هگیری تصادفی ساده، در ۵۸ بیمار با تشخیص جدید یا در حال درمان مبتلا به JAK۲ V۶۱۷F جهش
مورد ارزیابی قرار گرفتند . برای تایید نتایج، سه نمونه از AS-PCR و ARMS-PCR بدخیمی های میلوپرولیفراتیو با روش
نتایج مشابه ی در بیماران AS-PCR و ARMS-PCR قرار گرفت . یافت هها: با هر دو روش Sequencing بیماران مورد
۶۱ %) به دست آمد . اما در بیماران ترومبوسیتمی اولیه با روش / ۸۶ %) و بیماران میلوفیبروز اولیه ( ۵ / پلی سیتمی ورا ( ۶
۸) به دست آمد . وجود جهش توسط روش /۱۵)% شیوع ۵۳ AS-PCR ۷) و با روش /۱۵)%۴۶/ شیوع ۶ ARMS-PCR
با هر دو روش، قابل مقایسه با نتایج JAK مورد تایید قرارگرفت . نتیج هگیری: میزان شیوع جهش ۲ Sequencing
گزارش شده قبلی می باشد و تفاوت در نتایج گزارش شده می تواند وابسته به تکنیک مورد استفاده باشد.
نصرالله استادیان، سید مسیح میررکنی، مریم نورزاده،
دوره ۶۸، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: کیستهای ساده پانکراس از انواع کمپلکس کوچکتر بوده و
بیشتر در نواحی دیستال پانکراس قرار دارند. معمولاً این کیستها بدون علامت بوده و
میتوانند بهطور نگهدارنده تحت نظر قرار گیرند ولی تاکنون در مورد درمان کیستهای
بزرگ و علامتدار بهخصوص کیستهای واقع در سر پانکراس کارآزمایی بالینی انجام
نشده است.
معرفی بیمار: در این گزارش به مطالعه پسر هشت سالهای پرداخته میشود که
دارای یک کیست حقیقی و بزرگ علامتدار در سر پانکراس بود که با انوکلئاسیون کیست بهجای
عمل ویپل و بدون هیچگونه عارضهای در پیگیری یکساله تحت درمان قرار گرفت.
نتیجهگیری: با
توجه به نادر بودن کیستهای ساده تاکنون مطالعهای که انواع روشهای جراحی را در
موارد دارای اندیکاسیون با یکدیگر مقایسه نماید انجام نشده است. بهنظر میرسد
اعمال بزرگ جراحی نظیر ویپل برای درمان این کیستها نامناسب و دارای مورتالیتی و
بالاخص موربیدیتی قابل توجهای باشند و انوکلئه کردن این کیستها در موارد علامتدار
ضمن اینکه از نظر درمانی اقدامی مناسب است با عارضه زودرس و یا دیررسی نیز همراه
نباشد، گرچه برای اثبات این نظر انجام مطالعات بیشتر ضروری میباشد.
نرگس ایزدی مود، سهیلا سرمدی، بنفشه رجبیان، فریبا یارندی، افسانه رجبیانی،
دوره ۷۱، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: در حال حاضر در تشخیص هیستولوژیک کارسینوماهای سروز تخمدان سیستم درجهبندی دوگانه (two tier grading) مورد قبول بسیاری از محققان میباشد. این روش تقسیم بر مبنای اصول بیولوژی مولکولی و ژنتیک استوار است. با توجه به توافق بین فردی بالای این سیستم درجهبندی ما نیز سعی در بازنگری کارسینوماهای سروز نموده، تا با در نظر گرفتن نمای مورفولوژیک و استفاده از مطالعه ایمونوهیستوشیمیایی P۵۳ به بررسی آنها بپردازیم.
روش بررسی: پس از بازنگری ۳۲ مورد (هشت مورد تومور با تمایز خوب و ۲۴ مورد با تمایز ضعیف تا متوسط) با در نظر گرفتن معیارهای تعریف شده بر اساس سیستم درجهبندی دوگانه، در دو گروه با درجه پایین (Low grade) و درجه بالا (High grade) بار دیگر طبقهبندی شده و بروز ایمنوهیستوشیمیایی P۵۳ در آنها بررسی گردید.
یافتهها: بر اساس طبقهبندی گذشته کارسینوماهای سروز با تمایز متوسط و ضعیف، بهطور عمده در گروه با درجه بالا قرار گرفتند در حالیکه کارسینومهای با تمایز خوب در گروه با درجه پایین جای داده شدند که ارتباط معناداری در هر گروه پیدا گردید (۰۰۵/۰P<). همچنین رنگپذیری P۵۳ در کارسینومهای با درجه بالا در ۱۲ مورد (۵۴%) دیده شد، در حالیکه در هیچکدام از کارسینومهای با درجه پایین واکنش مثبت مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: علیرغم اینکه بروز P۵۳ در کلیه موارد کارسینوم با درجه پایین منفی بود ولی به دلیل تعداد اندک این دسته از کارسینومهای تخمدان و همچنین پایین بودن تعداد نمونههای ما تفاوت آشکاری بین میزان بقا و بروز P۵۳ به روش ایمنوهیستوشیمی در دو گروه کارسینوم با درجه بالا و پایین در این تعداد از بیماران دیده نشد.
نازگل ملکزاده، فائزه کبیری، رقیه آهنگری،
دوره ۷۶، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: پاپیلوما ویروس، عامل بیش از نیمی از سرطانهای حاصل از پاپیلوما از جمله سرطان دهانهی رحم میباشد. اگرچه واکسن جهت پیشگیری از سرطانهای حاصل از پاپیلوما ضروری است، اما هنوز عفونت این ویروس جزو مشکلات بهداشت جهانی محسوب میگردد. ادجوانتها در کنار واکسن HPV۱۶-E۷d میتواند در ارتقای سیستم ایمنی مفید باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر مادهی نالوکسان و آلوم بهعنوان ادجوانت در کنار واکسن HPV۱۶-E۷d در ریز محیط توموری در موشهای C۵۷BL/۶ بود.
روش بررسی: مطالعه توصیفی-مقطعی کنونی در بازه زمانی فروردین تا شهریور ۱۳۹۵ در انستیتو پاستور تهران بر روی ۸۰ موش ماده C۵۷BL/۶ انجام گرفت. موشهای توموری شده، با واکسن HPV۱۶-E۷d بههمراه ادجوانت نالوکسان و آلوم و گروههای کنترل واکسینه شدند. سنجش تومور انجام گرفت. هموژنات تومور تهیه شد و سپس سایتوکینهای IL-۱۷, IL-۴, IFN-γ, TGF-β با روش ELISA Capture مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: این پژوهش نشان میدهد که در موشهای مورد آزمایش با ادجوانت نالوکسان و هیدروکسید آلومینیوم (آلوم) بههمراه واکسن HPV۱۶-E۷d در موشهای C۵۷BL/۶ بهطور معناداری باعث کاهش نسبی رشد تومور (۰,۰۰۰۱≤P) شده و پاسخ ایمنی سلولی در ریز محیط توموری را نسبت به گروههای کنترل تقویت مینماید.
نتیجهگیری: پژوهش کنونی بیانگر ایمنیزایی بیشتر واکسن ضد پاپیلومای ویروس HPV۱۶-E۷d فرموله شده با مادهی نالوکسان و آلوم بهعنوان ادجوانت، در مقایسه با گروه کنترل فسفات بافر سالین، در واکسن پاپیلومای ویروس در ریز محیط توموری در موشهای ماده C۵۷BL/۶ میباشد.
حسین خسروی، حمید بورقی،
دوره ۷۶، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
در سالهای اخیر، استفاده از نانوذرات طلا در پرتودرمانی بهوسیله انجام آزمایشهای تجربی و شبیهسازی مونت کارلو، بارها مورد مطالعه قرار گرفته است. اگرچه ایده افزایش دوز بهوسیله عناصری با عدد اتمی بالا از چند دهه پیش مطرح بوده ولی بهخاطر سازگاری نانوذرات طلا با سیستم بیولوژیکی، دانشمندان را به بررسی بیشتر درباره کاربردهای مختلف این مواد در پرتودرمانی، تحریک کرده است. نتایج تمام مطالعات انجام شده در این زمینه موافق با افزایش دوز رسیده به تومور در پرتودرمانی با نانوذرات طلا میباشد. اما نتایج حاصل از برهمکنش انرژی تابشی با اندازه نانوذرات طلا همچنان بحثبرانگیز است. بهعبارت دیگر، در شبیهسازی مونت کارلو از نانوذرات طلا با ابعاد حدود ۱۰ تا nm ۱۰۰ و در مطالعات بیولوژیکی از این نانوذرات با ابعاد nm ۹/۱ استفاده شده است. از طرفی برخی از مطالعات وابستگی انرژی در تشدید دوز رسیده و در برخی دیگر از مطالعات اثر اندازه نانوذرات طلا در ارتباط با انرژی فوتون تابشی مورد بررسی قرار گرفته است. بههرحال در برخی از جنبهها، نتایج حاصل از پرتودرمانی با استفاده از نانوذرات طلا، با وجود اینکه اثر فوتوالکتریک در انرژیهای پایین پدیده غالب بهشمار میآید، قطعی بهنظر نمیرسد. نظر اصلی در مورد چگونگی افزایش دوز رسیده به تومورهای سرطانی با استفاده از نانوذرات طلا در نتایج حاصل از مطالعات اخیر روی نمونههای سلولی و حیوانی بهطور شفاف بیان نشده است. در این مقاله به بررسی، مقایسه و تحلیل نتایج مقالات منتشر شده در این زمینه پرادخته شد.
یاسر حسنزاده، زهرا ثاقب موفق، آتنا صحرابیگی، حمید حیدریان میری، معصومه غریب،
دوره ۸۱، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی اپیدمیولوژیک تومورهای سیستم اعصاب مرکزی اولین گام در کنترل وضعیت این تومورها است. هدف ما بررسی اپیدمیولوژی و هیستوپاتولوژی تومورهای خوشخیم و بدخیم سیستم اعصاب مرکزی در یکی از مراکز دانشگاهی و ارجاعی شرق کشور است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی همه بیمارانی که در بازه زمانی بین فروردین ۱۳۸۸ تا اسفند ۱۳۹۷ با تشخیص قطعی تومور خوشخیم یا بدخیم سیستم اعصاب مرکزی در بیمارستان قائم مشهد پذیرش شدند، مورد بررسی قرار گرفتند. منابع اطلاعاتی مورد استفاده شامل پرونده بیماران و سیستم اطلاعاتی بیمارستان بود. در نهایت، اطلاعات بهدست آمده توسط SPSS software, version ۲۸ (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) تفسیر شد.
یافتهها: درمجموع ۷۷۵ بیمار مبتلا به تومورهای خوشخیم و ۷۷۱ بیمار مبتلا به تومورهای بدخیم سیستم اعصاب مرکزی وارد مطالعه شدند. در مورد تومورهای خوشخیم شیوع در زنان تقریباً دو برابر مردان، (۴۷/۶۸ در برابر ۵۳/۳۱%) و میانگین سنی بیماران ۸۱/۱۹±۳۱/۴۵ سال بود. شایعترین تومور خوشخیم، مننژیوم با شیوع ۷۷/۷۲% و پس از آن شوانوم با شیوع ۶۷/۱۳% بود. میانگین سنی بیماران مبتلا به تومورهای بدخیم ۶۷/۱۹±۶۴/۳۶ سال بهدست آمد که ۰۴/۵۳% آنها مرد و ۹۶/۴۶% زن بودهاند. شایعترین تومور بدخیم، گلیوبلاستوم با شیوع ۶۸/۳۲% و سپس آستروسیتوم منتشر با شیوع ۴۷/۱۶% گزارش شد. مرگومیر داخل بیمارستانی در تومورهای خوشخیم و بدخیم بهترتیب ۱/۱۰ و ۵/۱۷% بود. نوع تومور و گرید آن عوامل تعیینکننده اصلی در مرگ زودرس در تومورهای بدخیم بهشمار میرود.
نتیجهگیری: ویژگیهای اپیدمیولوژیک تومورهای خوشخیم و بدخیم سیستم اعصاب مرکزی در مطالعه ما مشابه سایر مطالعات در دیگر جوامع بود.