زمینه و هدف: مطالعات مختلف دلالت بر شیوع نسبتاً بالای سوء تغذیه در میان کودکان زیر 5 سال ایران دارد و بعد از عفونت تنفسی و اسهال، سوء تغذیه بعنوان سومین عامل مرگ و میر کودکان شناخته شده و آگاهی، نگرش و کاربست تغذیهای مادر از مهمترین فاکتورهای تأثیرگذار بر وضع تغذیه کودک میباشد و برای موفقیت در ارتقاء سطح بهداشت و سلامت در نظرگرفتن نیازها، آگاهی، نگرش و کاربست تغذیهای ضروری بنظر میرسد و هدف از این مطالعه تعیین سطح آگاهی، نگرش و کاربست تغذیهای مادران است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی اطلاعات مربوط به 632 مادر دارای کودک 36-6 ماهه مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر کرمان از طریق مصاحبه و پرونده بهداشتی کودک جمعآوری گردید و وضعیت آگاهی، نگرش و کاربست مادران براساس امتیاز کسب شده به سه گروه وضعیت خوب (کسب بیش از 80% امتیاز)، متوسط (کسب 60 تا 80 درصد امتیاز) و ضعیف (کسب کمتر از 60% امتیاز) تقسیمبندی شد. روشهای آماری مورد استفاده شامل توزیع فراوانی، ضریب همبستگی پیرسون، تست ویلکاکسون وآزمون کایدو بود.
یافتهها: بر اساس یافتهها 2/40% مادران در خصوص تغذیه کودکان دارای آگاهی خوب، 9/26% کاربست خوب و6/73% دارای نگرش خوب هستند. وابستگی آماری معنیدار بین سواد مادر با آگاهی، نگرش و کاربست تغذیهای مادر مشاهده شد درآمد سرانه خانوار با آگاهی تغذیه ای مادر وابستگی آماری معنیدار داشت ولی با کاربست و نگرش تغذیهای مادر هیچگونه ارتباطی نداشت. بین سن مادر با آگاهی، نگرش و کاربست تغذیهای مادر وابستگی مشاهده نشد و همبستگی مثبت معنیدار بین سه متغیر آگاهی و نگرش و کاربست وجود داشت.
نتیجهگیری: نتایج این بررسی حکایت از پایین بودن سطح آگاهی و همچنین کاربست تغذیهای نامطلوب مادران دارد با توجه به ارتباط آگاهی، نگرش و کاربست تغذیهای مادر با وضع تغذیه کودک توصیه میشود آموزش مادران در زمینه تغذیه و بهداشت کودک بصورت مداوم و مستمر در مراکز بهداشتی و درمانی توسط کارشناسان تغذیه اعمال گردد تا با ارتقاء آگاهی تغذیه ای مادران و ایجاد نگرش و عملکرد تغذیهای صحیح گامی مؤثر در جهت بهبود وضع تغذیه کودکان برداشته شود.