مقدمه: بیماری سل گسترده ترین اپیدمی عفونی است که دنیای امروز دچار آن است. تخمین زده می شود که یک سوم جمعیت دنیا با مایکوباکتریوم توبرکلوزیس آلوده شده اند که منجر به 10-8 میلیون مورد جدید سل و سه میلیون مرگ در سال در سراسر دنیا می شود. مطالعات اپیدمیولوژیک بیانگر این است که ترکیب ژنتیکی بعضی از گروه های نژادی ممکن است زمینه ای مساعد در ابتلا به عفونت و پیشرفت آن ایجاد کند.
مواد و روش ها: در این مطالعه که بصورت تحلیلی و به روش مورد-شاهد (Case-control) صورت گرفته است سعی شد تا نسبت به شناسایی فاکتورهای ژنتیک مستعد کننده (و/یا محافظت کننده) در بیماران و افراد کنترل ایرانی در ابتلا به بیماری سل اقدام گردد. بدین منظور تعداد 40 نفر بیمار سل ریوی خلط مثبت درمان شده یا در حال دریافت درمان به همراه 100 نفر شاهد فاقد بیماری های زمینه ای و نیز سل ریوی از نظر فراوانی آلل های HLA class II (شامل DQB1 و DQA1 و HLA-DRB) به روش PCR-ssp برای اولین بار در ایران مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل بیانگر نقش مستعد کننده آلل HLA-DQA1*0101 و نقش محافظت کننده آلل های DQA1*0301 و DQA1*0501 از لوکوس DQA1، نقش مستعد کننده آلل HLA-DRB1*07 و نیز نقش محافظت کننده آلل HLA-DRB*52 (که یک Public antigen محسوب می شود) از لوکوس DRB با P.value های اصلاح شده (Pc) از نظر آماری معنی دار می باشد. در این مطالعه از لوکوس DQB1 آلل محافظت کننده یا مستعد کننده آماری معنی داری یافت نشد. همچنین تفاوت معنی دار آماری هاپلوتیپی در گروه بیمار و شاهد بدست نیامد.
نتیجه گیری و توصیه ها: باتوجه به نتایج بدست آمده آلل های HLA-DR/DQ می توانند در ابتلا و یا مقاومت در برابر ابتلا به بیماری نقش بارزی داشته باشند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |