چنگیزی نسرین، شیردل آرش، دائمی امین. تاثیر مرگ مادر بر تعداد زایمانهای تک بیمارستان یک شهرستان: یک نامه به سردبیر. مجله دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران. 1403; 82 (1) :97-99
URL: http://tumj.tums.ac.ir/article-1-13002-fa.html
1- مرکز تحقیقات مادر، جنین و نوزاد، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
2- گروه فناوری اطلاعات سلامت، دانشکده علوم پزشکی فردوس، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، بیرجند، ایران.
3- گروه مدیریت خدمات بهداشتی درمانی، دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران. ، amin_daemi@yahoo.com
چکیده: (39 مشاهده)
سردبیر محترم
مرگ ناشی از بارداری یکی از شاخصهای توسعه محسوب میشود.1 مرگومیر مادر بر اثر عوارض بارداری و زایمان، نشانگری حساس از وضعیت زنان در جامعه، دسترسی به مراقبتها، کفایت و کیفیت مراقبتهای سلامتی، ظرفیت سیستم ارایه خدمات در پاسخگویی به نیازهای جامعه زنان و نشان دهنده اوضاع اقتصادی و اجتماعی هر جامعهای است. مرگ یک مادر، مرگ یک نفر نیست، بلکه مرگ و ناتوانی خانواده و جامعه است.2 مرگ مادر فقط مرگ یک انسان نیست. مادرانی که بهدلیل عوارض بارداری و زایمان فوت میشوند، ممکن است فرزندان دیگری در خانه داشته باشند که با مرگ مادر، وضعیت تغذیه آن فرزندان نیز دچار مشکل میشود و رشد و حتی بقای آن فرزندان را در معرض تهدید قرار میدهد.2 مرگ مادر همچنین موجب میشود فرزندان بزرگتر، ترک تحصیل نمایند.2 بهطور کلی، مرگ مادر باعث از هم پاشیدن خانواده میشود و کودکان را از نظر رشد، تحصیلات و اشتغال تحت تاثیر قرار میدهد.2و3 مطالعات نشان میدهند که مرگ مادری بر ارایه کنندگان مراقبتهای سلامت نیز تاثیرگذار است و موجب آسیبهایی از جمله بیخوابی، از دست دادن اشتها، و خستگی شدید میشود.4 علاوه بر آثار منفی مرگ مادری که در سطور بالا اشاره شد، بروز مرگ مادری میتواند به وجههی بیمارستان نیز آسیب برساند.5 یکی از مواردی که میتواند نشان دهندهی وجههی بیمارستان باشد، کاهش یا افزایش مراجعین آن بیمارستان است. مقالهی حاضر، تغییر تعداد زایمانهای یک بیمارستان شهرستانی متعاقب وقوع مرگ مادری را بررسی کرده است. طبق بیانیه هلسینکی در مورداخلاق پژوهش، باتوجه به ماهیت مطالعه که از دادههای بینام استفاده شد و باتوجه به اینکه دادههای مورد استفاده، با اهداف مدیریتی و اداری جمعآوری شده بودند، نیازی به اخذ رضایت آگاهانه نبود. در سال 1399 در بیمارستان محل مطالعه، دو مورد مرگ مادری به فاصلهی سه ماه اتفاق افتاد که مورد اول در شهریور ماه 1399 و مورد دوم در آذر ماه 1399 بود. هر دو مورد مرگ مادری بهدلیل خونریزی بود. نمودار 1 تعداد زایمانهای ساکنان شهرستان محل مطالعه را نشان میدهد.
|
|
|
نمودار1: تعداد زایمانهای ساکنان شهرستان محل مطالعه در بیمارستان همان شهرستان و بیمارستانهای سایر شهرستانها
در این نمودار، ستونهای آبی رنگ تعداد زایمانهای ساکنان شهرستان محل مطالعه در بیمارستان همان شهرستان را نشان میدهد. ستونهای نارنجی رنگ، تعداد زایمانهای ساکنان شهرستان محل مطالعه در سایر بیمارستانها را نشان میدهد. به عبارت دیگر، ستونهای نارنجی تعداد مادرانی را نشان میدهد که برای زایمان به بیمارستان شهر خودشان مراجعه نکردهاند و به شهرهای دیگر مراجعه کردهاند. و خط قرمز رنگ نیز درصد زایمانهای ساکنان آن شهر که در شهرهای دیگر انجام شده است را نشان میدهد. همانگونه که در نمودار1 مشاهده میشود، تعداد زایمانهای بیمارستان محل مطالعه، پس از وقوع اولین مورد مرگ مادری در شهریور 1399، شروع به کاهش کرده است. در مقابل، تعداد زایمانهای ساکنان شهرستان در سایر بیمارستانها افزایش یافته است. بهطوری که درصد زایمانهای ساکنان این شهرستان در بیمارستانهای غیر از بیمارستان شهر خودشان (خط قرمز) روند افزایشی داشته و از حدود 18% در دورهی پیش از وقوع مرگ مادری، به 45% در تابستان 1400 رسیده است. بدین معنی که نزدیک به نیمی از ساکنان شهر ترجیح دادهاند در بیمارستان شهر خودشان زایمان نداشته باشند. وقوع دو مورد مرگ مادری به فاصلهی سه ماه از همدیگر در بیمارستان موجب شد که حدود نیمی از مادران باردار آن شهرستان برای زایمان به بیمارستانهای شهرستانهای مراجعه کنند. این موضوع میتواند به این معنی باشد که وجههی بیمارستان در نزد مردم آسیب دیده است. مطالعهای که در 25 بیمارستان در ایالات متحده آمریکا بر روی بیماران انفارکتوس قلبی انجام شد نشان داد که میزان بالای رضایت بیماران با میزان بالای مطابقت مراقبتها با استانداردها و گایدلاینها مرتبط است و در طرف دیگر، میزان پایین رضایت بیماران با میزان بالای مرگ و میر بیمارستان مرتبط است.6 بنابراین میتوان نتیجه گرفت که تصور مردم از کیفیت مراقبت، دور از واقعیت نیست. مطالعات پیشین گزارش کردهاند که تصور مردم از کیفیت مراقبتهای سلامت بر انتخاب ارایه کننده تاثیرگذار است.7 میتوان گفت به خاطر همین تغییر در تصور مردم از کیفیت مراقبتهای بیمارستان، تعداد مراجعین آن کاهش یافته است. مطالعهای که در اندونزی انجام شد نشان داد که موارد نزدیک به مرگ (Near Miss) مراقبت با کیفیتتری نسبت به موارد مرگ مادری دریافت کرده بودند.8 بنابراین میتوان گفت که کیفیت مراقبتها بر مرگ مادری تاثیرگذار است. اما باید به این نکته توجه داشت که کیفیت مراقبتها، بخصوص در مورد مرگ مادری، فقط وابسته به فرد ارایه دهنده خدمت نیست و تحتتاثیر عوامل زیادی است. بهطوری که مطالعهای که در مورد کیفیت مراقبتها و مرگ مادری در موزامبیک انجام شد نشان داد که برای کاهش مرگ مادری، لازم است تشخیص بیماری مادر به درستی انجام شود، مهارتهای بالینی پرسنل ارتقا یابد و آزمایشهای با کیفیت انجام شود تا از خطاهای بالینی اجتناب شود.9 مطالعهای که به مرور مرگهای مادری در آمریکا پرداخته بود گزارش کرد که فقدان هماهنگی بین ارایه کنندگان مراقبت در مادران دارای بیماری مزمن، مراقبت تکه تکه و غیریکپارچه و مراقبت کمتر از استاندارد از جمله عوامل تاثیرگذار بر وقوع مرگ مادری بودند.10 مطالعات دیگر نشان دادهاند که مردم تفاوت بین کیفیت فنی مراقبتها (از جمله جنبههای پزشکی و پرستاری مراقبتها) و کیفیت غیرفنی مراقبتها (از جمله نظافت و غذا) را به خوبی متوجه میشوند.6 و به جنبههای بالینی کیفیت، بیشتر از جنبههای غیربالینی آن اهمیت میدهند.11
دو مورد مرگ مادری موضوع این مطالعه نیز مطابق نظام کشوری مراقبت مرگ مادران در کمیته مرگ مادران بررسی شدهاند و بر اساس تقسیمبندی ICD 10 در گروه سوم تحت عنوان خونریزیهای مامایی قرار گرفتهاند که جزو مرگهای قابلاجتناب محسوب میشوند. شاید از نظر مدیران بیمارستانی، بارزترین اثر کاهش تعداد مراجعین در بیمارستان، کاهش درآمد بیمارستان باشد که میتواند بیمارستان را در تنگنای مالی قرار دهد، اما مهمترین تاثیر کاهش اعتماد به تک بیمارستان شهرستان، لزوم مسافرتهای بین شهری، سختی دسترسی به خدمات درمانی مناسب در زمان مناسب برای بیماران یا مادران باردار باشد، که میتواند آنها را در معرض خطراتی چون تصادفات جادهای قرار دهد و عوارض شدید و حتی مرگ را به همراه داشته باشد. بنابراین مسئولین استانی سلامت مادران باید به این جنبه از آثار مرگ مادری نیز توجه داشته باشند و هم زمان با تلاش برای اصلاح فرایندهای معیوب ارایه خدمات، مدیریت حمایتی مردم خصوصا مادران باردار و همراهان را بهعمل آورند.
همچنین بایستی توجه داشت که تذکرات کتبی یا شفاهی به افراد، محرومیت و یا قطع همکاری با افراد، میتواند برای آن پرونده خاص در مراجع قانونی براساس شکایات موردی مطرح باشد، اما در روند اصلاح فرایندها، این قبیل رویکردهای تنبیهی فردی-گروهی، یکی از عوامل مهم مخدوش کننده مستندات برای پروندههای بعدی جهت گریز از تنبیه و تذکرات احتمالی از سوی ارایه دهندگان خدمت خواهد شد. باتوجه به مطالب فوق، پیشنهادات شامل این موارد است، 1- پرهیز از رویکرد تنبیهی-توبیخی فردی، 2- استفاده از نظرات دریافت کنندگان و ارایه کنندگان خدمات سلامت برای بهبود این خدمات، 3- اتخاذ رویکرد سیستمی در ارتقای فرآیندهای ارایه خدمات، 4- شفافسازی اطلاعات و ایجاد ارتباط موثر با مردم و اعلام تغییرات و بهبودها به ایشان.
نوع مطالعه:
نامه به سردبیر |