چکیده: (5030 مشاهده)
با مشاهده چنین بیمار وجود یک جسم خارجی در قلب مسلم می نمود و پیش بینی بیماری وخیم بود زیرا این جسم که با سرعت زیاد دائماً در قلب در حرکت است بالاخره آزاد شده و در محل دیگری یک آمبولی یا آسیب خطرناکی به وجود می آید زیرا یک راه نجات برای بیمار متصور بود و آن توسل به عمل برای خروج جسم خارجی بود لذا این نظریه برای کسان بیمار تشریح گردید و چون خانواده بیمار از اهل فارس بودند عمل جراحی در مرکز بهداشتی شیراز ترجیح دادند.
بیمار به بیمارستان نمازی معرفی گردید و طبق گزارش اولیه که از آن بیمارستان رسیده است وجود جسم خارجی را تائید و تصمیم به عمل جراحی گرفته می شود.
در تاریخ 25 اسفند 1334 عمل جراحی انجام گردید ولی متاسفانه در حین عمل طفل فوت کرده است و تا کنون نظریه کتبی جراحان بیمارستان نمازی را درباره نحوه عمل - طرز بیهوشی و غیره دریافت نداشته ایم فقط اطلاعاتی که توسط یکی از دانشجویان پزشکی که با جراح بیمار تماس گرفته حاکی است که هنگام باز کردن سینه در ناحیه دنده چهارم چپ قلب دچار فیبریلاسیون شده و یک نوبت بر اثر ماساژ قلب بحرکت در آمده است سپس قلب را شکافته که از جهت سوزن و چگونگی آن مطلع گردند متاسفانه باز قلب بحالت فیبریلاسیون درآمده و از کار می افتد در ماساژ ثانوی سوزن از شکاف بطن چپ سر درآورده که آنرا خارج می سازند ولی قلب دیگر بکار نمی افتد . این جسم شباهت تامی به سوزن خیاطی داشته - قابل ارتجاع و بدون چشمه بوده و خوردگیهای زیادی پیدا نموده است.
در باز کردن قلب هنگام اتوپسی ثلث بالای سپتوم با مجرای متوسطی باز بوده و بطن راست و مخصوصاً شریان ریوی فوق العاده متسع بوده ولی ضیق یا ضایعه دیگری مخصوصاً انحراف آئورت به راست وجود نداشته است.